واجب توصلی
مقدمه عقليه: قضاياى مؤلفۀ كه عقلا مستلزم قضيۀ ديگر ميباشند مقدمات عقليه ناميده ميشوند مانند قياسات
مقدمه عاديه: مقدمات عاديه آن سلسله از امور فرعيه هستند كه حصول امور اصليه عادة موقوف بر انجام آنها است مانند نصب نردبان براى صعود بطبقه بالا.
مقدمه شرعيه: مقدمات شرعيه آن سلسله از اعمال مقدماتى هستند كه اتيان فرايض اصلى موكول بر اينان آنها است و اين اعمال بر دو قسمند-قسمى از آنها عادة مقدمه اتيان آن فريضه ميباشند مانند زاد و راحله براى سفر حج و قسمى هم شرعا مقدمۀ انجام آن قرار داده شدهاند بنحويكه آن فريضه بدون اتيان آن مقدمه باطل ميباشد مانند وضوء براى اتيان صلوة
موضوع علم اصول فقه
در این كه موضوع اصول فقه چیست؟ میان اندیشمندان این علم اختلاف نظر وجود دارد كه ما به مهمترین آنها اشاره میكنیم:
موضوع علم ، هر چیزى است که در آن علم ، از عوارض ذاتى اش بحث شود . این تعریف ، مورد قبول علماى منطق است .
الف. موضوع علم اصول ادله اربعه (كتاب، سنت، اجماع و عقل) با وصف دلیل بودن میباشد، این دیدگاه مشهور اصولیین است كه ادله اربعه را بما هی ادله موضوع این علم میدانند.[1]
ب. برخی دیگر از عالمان اصولی، ادله چهارگانه را بدون لحاظ وصف دلیل بودن، موضوع علم اصول فقه میدانند.[2]
زمینه های بهره گیری از عقل در فقه شیعه
چکیده:
عقل آدمی ظرفیت چشم گیری در دستیابی بسیاری از ملاکات احکام فقهی دارد خواه این دستیابی از طریق سیر و بررسی در متون دینی باشد یا بیرون از آن، چرا که احکام فقهی در یک دسته بندی به دو قسم تاسیسی و غیر تاسیسی بخش بندی می شود و احکام غیر تاسیسی نیز به دو قسم عقلی و عقلایی تقسیم می گردد و قلمرو این دسته از احکام، در فقه گسترده و سهم عقل نیز در فهم ملاکات آنها غیر قابل انکار است. از این رو، فهم ملاکات احکام نه تنها امری ممکن است بلکه ضرورتی است که بایستی در دو قلمرو استنباط احکام شرع و تشخیص احکام حکومتی آن را باز شناخت.
بحث کنونی در باره ظرفیتها و زمینه های بهره گیری از عقل در فقه شیعه است و لزوما نظر به آنچه از سوی فقیهان در گذشته انجام داده اند نیست، همان گونه که بسا نتوانسته باشیم به همه ظرفیتهای موجود در فقه شیعه بپردازیم بلکه نگاهی نه چندان روشن به گستره ای بزرگ است.