واجب موقّت
واجب موقّت و غيرموقّت
مثال حقوقى:وظيفهء پرداخت ديه واجب موسّع است؛زيرا مهلت پرداخت آن در قتلعمد يك سال،در قتل شبه عمد دو سال و در قتل خطاى محض،سه سال از تاريخ وقوع قتلاست(ماده ٣٠٢ ق.م.ا.).مثال ديگر،لزوم صدور رأى از سوى دادگاه است كه بايد حداكثرظرف يك هفته پس از اعلام ختم دادرسى صورت گيرد و يا لزوم پاكنويس و امضاى حكم كهبايد طى پنج روز پس از صدور حكم انجام شود(مواد ٢٩۵ و ٢٩٧ ق.آ.د.م.).
دو؛واجب مضيّق:اگر زمان تعيين شده براى انجام واجب،دقيقا به اندازه مدت لازمجهت انجام عمل باشد،در اين صورت واجب را واجب مضيّق مىنامند؛مانند روزه كه زمانتعيينشده براى آن از اذان صبح تا مغرب است و انجام تكليف هم دقيقا بههمين اندازه بهوقت نياز دارد.
مثال حقوقى:لزوم حضور كارمندان در محل كار در ساعات ادارى و لزوم حضور شخصمحكوم به تبعيد در تبعيدگاه در طول محكوميت.
واجب موقّت:آن است كه زمان خاصى براى انجام دادن آن تعيين شده و شخص موظفاست عمل خواسته شده را در زمان مشخص به انجام رساند؛مانند نماز،روزه و حج.
واجبموقّت به دو قسم موسّع و مضيّق تقسيم مىشود:
يك؛واجب موسّع:آن است كه زمان خاصى براى انجام دادن آن تعيين شده است،امااين زمان،بيش از مدت زمان لازم جهت انجام كار است،مانند نماز يوميه. مثلا وقت نمازظهر و عصر از اذان ظهر تا مغرب است كه اين زمان قطعا بيش از وقت لازم براى اداى اين دونماز است.مثال حقوقى:وظيفهء پرداخت ديه واجب موسّع است؛زيرا مهلت پرداخت آن در قتلعمد يك سال،در قتل شبه عمد دو سال و در قتل خطاى محض،سه سال از تاريخ وقوع قتلاست(ماده ٣٠٢ ق.م.ا.).مثال ديگر،لزوم صدور رأى از سوى دادگاه است كه بايد حداكثرظرف يك هفته پس از اعلام ختم دادرسى صورت گيرد و يا لزوم پاكنويس و امضاى حكم كهبايد طى پنج روز پس از صدور حكم انجام شود(مواد ٢٩۵ و ٢٩٧ ق.آ.د.م.).
دو؛واجب مضيّق:اگر زمان تعيين شده براى انجام واجب،دقيقا به اندازه مدت لازمجهت انجام عمل باشد،در اين صورت واجب را واجب مضيّق مىنامند؛مانند روزه كه زمانتعيينشده براى آن از اذان صبح تا مغرب است و انجام تكليف هم دقيقا بههمين اندازه بهوقت نياز دارد.
مثال حقوقى:لزوم حضور كارمندان در محل كار در ساعات ادارى و لزوم حضور شخصمحكوم به تبعيد در تبعيدگاه در طول محكوميت.
+ نوشته شده در ساعت توسط اموزش اصول فقه
|