دانلود جزوه اصول فقه

دانلود جزوه اصول فقه

                

واجب شرعی

واجب شرعی: 
واجب شرعی آن است که شارع مقدس فعل یا ترک آن را به طور اکید درخواست کرده است، مثل: نماز و روزه.

معانی صیغه امر

معانی صیغه امر عبارتند از:

وجوب
استحباب
ا باحه
تهدید
ارشاد
تعجیز
تحقیر
توهین
دعا

نکته: 
صیغه امر ودیگر الفاظی که درمعنی طلب به کار می روند ؛ حقیقت در طلب فعل و ترغیب بر انجام مامور به است.

فور و تراخی

فور و تراخی:

فور یعنی انجام مأمور به دستور، بلافاصله پس از صدور از جانب آمر و تراخی انجام فعل مؤخر - با تأخیر - از دستور.
در دلالت صیغه ی امر بر فور یا تراخی بین اصولیین اختلف نظر وجود دارد.
نتیجه: صیغۀ امر بر هیچ یک از فور و تراخی دلالت ندارد. ولی به حکم عقل سرعت در انجام مأموربه مورد تأیید و تحسین است.

واجب مشروط

واجب مشروط: 
به واجبی گفته می شود که وجوب آن به چیزی مشروط گردیده است، مانند: حج واجب، که وجوب آن به استطاعت مشروط شده است، و یا مانند: نماز واجب که وجوب آن به داخل شدن وقت مشروط شده است.

واجب تعبدی

واجب تعبدی: 

واجبی است که در آن قصد قربت معتبر است، به گونهای که اگر عمل بدون قصد قربت صورت گیرد، صحیح نخواهد بود و تکلیف از مکلف برداشته نمی شود، مانند: نماز، روزه، خمس، زکات و…

واجب توصلی

واجب توصلی: 
واجبی است که غرض مولا به وجود یافتن آن در خارج تعلق گرفته و به مجرد تحقق آن در خارج، امر مولا نیز ساقط می شود، و قصد قربت در آن شرط نیست، بلکه مکلفبه هر انگیزه و قصدی آن را امتثال کند، از عهده او ساقط میشود، مانند: ادای دین که به هر نیتی صورت پذیرد، هر چند برای تظاهر، کفایت نموده و ذمّه را آزاد میکند و قصد قربت در آن شرط نیست.

امر به صیغه

امر به صیغه: 

منظور از امر به صیغه ھر صیغه ای است که در معنی و مفهوم طلب ودستور بکار رود، اعم از آن که به صیغه امر باشد مانند: اُکْتُبْ یا آن که در طلب بکار رود، مانند اَطْلَبَ.

اصالة الظهور

اصالة الظهور: 

اصالة الظهور در جایی به کار میرود که لفظ استعمال شده، در معنای خاصی ظهور داشته باشد؛ یعنی حمل لفظ یا کلام بر آن معنا در نظر عقلا راجح باشد، هر چند در مقام استعمال، احتمال خلاف آن - اراده معنای مرجوح - داده میشود؛ در چنین حالتی عقلا به معنای ظاهر تمسک نموده و معنای خلاف ظاهر را نادیده می گیرند.
بنابراین، اصالت ظهور، یعنی اخذ به ظهور کلام )معنای راجح( و الغای احتمال خلاف آن )معنای مرجوح(. این اصل لفظی عقلایی، حکم می کند که تا وقتی برای معنای خلاف ظاهر دلیلی اقامه نشده است، باید همان معنای ظاهر کلام را اخذ کرد و به آن پای بند بود، و شارع شیوه جدیدی را اختراع نکرده است، بلکه همان شیوه عقلا را در تمسک به ظهور لفظ متکلم تأیید و امضا نموده است زیرا اگر شیوه دیگری مورد نظر شارع بود آن را بیان می کرد.
این اصل چنان گسترده است که همه اصول لفظی دیگر را در بر میگیرد، به گونهای که همگی به همین اصل برمی گردد؛ بنابراین، درباره اصالت حقیقت میتوان گفت: لفظ با احتمال اراده معنای مجازی از آن، در معنای حقیقی ظهور دارد. در مورد اصالت عموم گفته می شود: لفظ با احتمال تخصیص، در عموم ظهور دارد و بقیه اصول لفظی نیز به همین ترتیب به اصالت ظهور بر می گردد.
بنابراین، اگر به جای اصول لفظی، فقط به اصالت ظهور به معنای عام آن اکتفا شود، دیگر نیازی به اصول دیگر نیست.

واجب نفسی

واجب نفسی

واجب نفسی ، واجبی است که فی نفسه دارای مصلحت بوده و مورد توجه شارع قرار می گیرد؛ به بیان دیگر، واجبی که برای خودش واجب شده باشد  نه به منظور رسیدن به یک واجب دیگر واجب نفسی نام دارد، مانند: نمازهای یومیه و روزه ماه رمضان.