واجبات تعبدی و توصلی

بسم الله الرحمن الرحیم

واجب در یک تقسیم بر دو قسم است :
الف-تعبدي : واجبي که بايد با قصد قربت انجام شود مانند نماز، روزه . که اگر بدون فصد قربت انجام گيرد از ذمه مکلف ساقط نمي شود.
ب-توصلي : واجبي که خود فعل خواسته شده و انجام دادن آن به قصد قربت نياز ندارد.مانند نجات فرد غرق شده ، پرداخت بدهي، خاکسپاري مرده ، شستشوي لباس و بدن براي نماز و مانند اينها.

اصالت عموم در اصول فقه

بسم الله الرحمن الرحیم
اصالت عموم
اگر متکلم لفظ عامي را بکار برد و شنونده شک کند که متکلم عموم را از آن اخذ کرده يا خصوص را، در اين حال گفته مي شود: اصل بر عموم است. پس آن عبارت در عموم استعمال شده است.

مثال: در يک حکم حکومتي آورده شود: هر کس محکوميت کمتر از يک سال دارد، آزاد است. اين عبارت عام است. حال شک شود آيا اين حکم شامل محکوماني که داراي شاکي خصوصي هستند نيز مي شود يا نه؟ مي گوييم: چون حکم بدون قرينه آمده، مأمورين از آن اخذ به عموم کرده و همه ي زندانياني که محکوميتي کمتر از يک سال دارند را از حبس آزاد مي کنند.

وضع تعیینی و وضع تعینی

بسم الله الرحمن الرحیم
اقسام وضع
وضع بردو قسم است:
1- وضع تعييني: آن است که الفاظ معيّن در قبال معاني مشخص قرار داده شود. مانند اسماء اشخاص.

2- وضع تعيّني :آن است که لفظ در اثر کثرت استعمال در يک معنا در آن حقيقت پيدا کند.مانند لفظ مدينه که به معناي شهر است ولي آنقدر در يثرب استعمال گرديد بر آن علم شد.

حقیقت و مجاز در اصول فقه

بسم الله الرحمن الرحیم
حقیقت یعنی استعمال لفظ در آن معنایی که واضع برایش گذاشته است

مجاز یعنی استعمال لفظ در آن معنایی غیر از آن معنایی که واضع برایش گذاشته است

واجب تعيينى و واجب تخییری

بسم الله الرحمن الرحیم

واجب تعيينى آن است كه متعلق دستور يك مورد معين است . مثلا گفته مى شود: اين كتاب را به حسن بده ، شنونده مكلف است كتاب را فقط به حسن برساند . و اين واجب تعيينى است .

ولى گاهى ممكن است متعلق دستور مورد مشخص نباشد , شنونده و مكلف مخير باشد بنا به ميل خود امر را اطاعت كند . مثلا اگر گفته شود : مى توانى كتاب را به حسن يا به حسين بدهى ، شنونده مخير خواهد بود كتاب را به هر يك بدهد و از اين حيث قابل مؤاخذه نيست , اين را مى گويند واجب تخييرى

اصالة الاطلاق

بسم الله الرحمن الرحیم

نمونه هایی از اصالة الاطلاق در قانون مدنی ایران :

مثال یک : ماده 4  قانون مدنی : اثر قانون نسبت به آتيه است و قانون نسبت به ما قبل خود اثر ندارد مگر اينكه در قانون ، مقررات خاصي نسبت به اين موضوع اتخاذ شده باشد. 

حال اکر شک کنیم منظور مقنن از لفظ قانون در این جا ، قانون مدنی است یا مطلق قوانین ؛ می گوییم : بر اساس اصالة الاطلاق، منظور او، تمام قوانین ( مطلق قوانین ) است ؛ مگر قرینه ای بیاید و آن قرینه به ما بگوید که منظور او فقط قانون مدنی است و نه مطلق قوانین 

مثال دوم:  ماده 1175  قانون مدنی: طفل را نمي توان ازابوين و يا از پدر و يا مادري كه حضانت با اوست گرفت مگر در صورت وجود علت قانوني

حال اکر شک کنیم منظور مقنن از لفظ طفل در این جا ، نوع خاصی از طفل است یا همه نوع طفل به نحو مطلق ؛ می گوییم : بر اساس اصالة الاطلاق، منظور او، تمام اطفال( مطلق طفل) است ؛ مگر قرینه ای بیاید و آن قرینه به ما بگوید که منظور او فقط نوع خاصی از طفل است و نه مطلق طفل .


ادامه نوشته

مشتق در اصول فقه

بسم الله الرحمن الرحیم

مشتق اصولی یعنی صفتی که از یک شخص خارج است ولی می توانیم آن صفت را به آن شخص بدهیم و آن را از او بگیریم

مثلا معلم یک لفظ مشتق است، زیرا در اینجا،ما یک صفت ( یعنی علم دهندگی ) را به یک شخص داده ایم و این صفت را می تواین از او بگیریم

این مشتق،مشتق اصولی است و با مشتق نحوی فرق دارد

ادامه نوشته

تخصیص در مواد قانون

بسم الله الرحمن الرحیم
تخصیص یعنی خارج کردن برخی افراد از حکم عام

مثال :
ماده  654 قانون مدنی :
قمار و گروبندي باطل و دعاوي راجعه به آن مسموع نخواهد بود. همين حکم در مورد کليه‌ي تعهداتي که از معاملات نامشروع توليد شده باشد جاري است.

ماده 655 قانون مدنی :
در دوانيدن حيوانات سواري و همچنين در تيراندازي و شمشيرزني گروبندي جائز و مفاد ماده‌ي قبل در مورد آن‌ها رعايت نمي‌شود.

ادامه نوشته

حجیت عقل از دید شیعه و سنی:

بسم الله الرحمن الرحیم


الف ) نظر شيعه در مورد عقل :

فرقه اماميه از ابتدا به دليليت عقل عقيده داشته و به اين نكته شناخته شده اند . و از بين علماى عامه كسانى كه به شيعه نزديك بوده اند تا حدودى و به نحوى از انحاء دليليت عقل را پذيرفته اند , از آن جمله اند : مالك , كه در جلسات درس حضرت صادق ( ع ) حضور مى يافته است , جلال الدين سيوطى شافعى , كه دانشمندى است مصرى , در كتابش بنام الحاوى مى گويد : اهل سنت منبع احكام را منحصر به منقول مى دانند و معقول را نمى پذيرند - و اضافه مى كند - كه تنها شيعه و كراميه و معتزله عقل را به عنوان يك منبع مستقل قبول دارند ( الحاوى جلد 2 ص 159 جلال الدين سيوطى )

منظور سيوطى از منقول همان كتاب و سنت و قياس , و از معقول همان است كه در شيعه به عنوان عقل شهرت دارد , ابوزهره از دانشمندان و استادان معاصر حقوق در كتابش بنام الامام الصادق در صفحه 482 مى نويسد : برادران اماميه براى عقل منزلتى بزرگ قائلند

ادامه نوشته

اطلاق و تقیید متلازم هستند

بسم الله الرحمن الرحیم

اطلاق و تقیید متلازم یکدیگرند:

منظور از این عبارت این است که، ما به لفظی مطلق می گوییم که بتواند مقید شود و لفظی را مقید می نامیم که بتواند مطلق شود ( یعنی امکان مطلق شدن را داشنه باشد)
یعنی هر جا تقیید ممکن باشد، اطلاق هم ممکن است و هر جا تقیید ممتنع باشد، اطلاق نیز ممتنع است.

ادامه نوشته