اصالت اطلاق
اصالة الاطلاق
در صورتی که لفظی بدون قید و به طور مطلق وارد شود و سپس در مراد متکلم تردید شود که آیا مقصود وی همان معنای مطلق است یا معنای مقید با فرض این که قیدی در کلام او نیامده و یا اگر آمده، به شنونده نرسیده است در چنین موردی اصالت اطلاق جاری میگردد؛ با این استدلال که اگر گوینده، از لفظ معنای مقید اراده کرده، میبایست اعلام مینمود و چون اعلام نکرده، عقلا به احتمال وجود قید اعتنا نمی کنند.
برای مثال، اگر دلیلی بر وجوب نماز دلالت کند و همان دلیل یا دلیل دیگر بگوید: در نماز وجود فلان خصوصیت مثل طهارت یا رو به قبله بودن و، یا عدم فلان خصوصیت مثل فاصله انداختن بین اجزا لازم است، در هر دو صورت، باید تابع دلیل بود و مقتضای دلیل را رعایت کرد؛ اما اگر همان دلیل یا دلیل دیگر متضمن بیان خصوصیتی باشد که احتمال دارد در نماز مدخلیت داشته باشد، ولی لزوم یا عدم لزوم آن را بیان نکرده، در این صورت، به اصالت اطلاق تمسک گردیده و دخالت این خصوصیت - وجود یا عدم آن - نفی میشود و ثابت می گردد که واجب نسبت به این خصوصیت لابشرط است؛ البته مشروط به این که مقدمات حکمت فراهم باشد.
مثالی دیگر :خداوند در قرآن بیع را حلال فرموده، ولی در صورت شک در این که آیا حلیت بیع مقید به قیود و مشروط به شروطی _ مثل نقدی بودن یا عربی بودن صیغه آن _ هست یا نه، اصالت اطلاق جاری می شود و با آن، چنین قیود مشکوکی نفی گردیده و انجام بیع به غیر صیغه عربی و بیع نسیهای صحیح می گردد.
+ نوشته شده در ساعت توسط اموزش اصول فقه
|