نواهي
نهى ممكن است با الفاظ گوناگون بيان شود.مهمترين شيوههاى بيان نهى در زبان فارسى به قرار زير است:
١ .بهصورت فعل نهى(دوم شخص مفرد يا جمع)
مانند اين شعر: مرو راهى كه پايت را ببندندمكن كارى كه هشياران بخندنداز اين شيوه معمولا در قوانين استفاده نمىشود چون قوانين معمولا بهصورت كلى و به صيغهغايب نوشته مىشود ولى در دستورالعملها و فرمانهاى ادارى و غيرادارى مرسوم است.
٢ .بهصورت جملات خبرى منفى و با استفاده از كلماتى چون:نبايد،نمىتواند،جايزنيست،حق ندارد و...؛مانند:
-اصل ١٠۵ ق.ا.:«تصميمات شوراها نبايد مخالف موازين اسلام و قوانين كشور باشد».
-اصل ٣٨ ق.ا.:«...اجبار شخص به شهادت،اقرار،يا سوگند،مجاز نيست...».
-ماده ٩٧ ق.م.ا.:«حد را نمىشود در سرزمين دشمنان اسلام جارى كرد».
-اصل ٣٢ ق.ا.:«هيچكس را نمىتوان دستگير كرد،مگر به حكم و ترتيبى كه قانونمعين مىكند...».
-ماده ١٣٠ ق.م.:«كسى حق ندارد خانهء خود را به فضاى خانهء همسايه بدون اذن اوخروجى بدهد...».
٣ .بهصورت جمله مثبت و با عبارت«ممنوع است»يا«حرام است»؛مانند ماده ٧٩ قانون كار:«به كار گماردن افراد كمتر از ١۵ سال تمام ممنوع است».همينطور اصول ٢٣ ، ٢۵ ، ٣٨ و ٣٩ ق.ا.