یکی از اصول عملیه اصل استصحاب می باشد . ریشه ی کلمه ی استصحاب، لفظ " صحب " به معنای " همراهی " می باشد 

استصحاب چیست؟

اصل استصحاب یعنی این که اگر در مورد یک چیزی در زمان قدیم یقین داشته باشیم و در زمان حال نسبت به آن چیز شک داشته باشیم، باید بر اساس آن یقین سابق خود عمل کنیم

مثلا اگر یقین داشته باشیم که قبلا وضو داشته بودیم و الان شک کنیم که آیا هنوز هم وضو داریمن یا نه، با اصل استصحاب مراجعه می کنیم و بر اساس آن می گوییم : ( بر اساس یقین سابق هنوز هم وضو داریم ) و به شک جدید اعتنایی نمی کنیم

قضات دادگاه ها از اصل استصحاب در صدور رای بسیار استفاده می کنند . آنها هر وقت دلیلی در مورد پرونده ای نداشته باشند تل بر اساس آن جکم صادر کنند ، به اصل استصحاب رجوع می کنند و بر اساس آن حکم می کنند

اکنون یک سوال در ذهن شما پیش می اید و این است که ، اگر قاضی به استصحاب رجوع کند ممکن است اشتباه هم بکند؟ بله . این سخن شما کاملا صحیح است ولی دیگر راهی برای او وجود ندارد و نمی تواند پرونده را معطل بگذارد.

حال سوال شما این است گه چرا بر اساس یقین سابق عمل می کند و نه بر اساس شک جدید؟

جواب این است که این که ما باید بر اساس یقین سابق عمل کنیم یک امر عقلی است که نه تنها در انسان ها، بلکه در حیوانات هم وجود دارد

اکنون شما یک پرنده را که در حال جمع آوری هیزم برای ساختن آشیانه است تصور کنید . اگر او در وسط جمع آوری هیزم شک کند که خانه اش را که تا الان ساخته، آیا هنوز هم وجود دارد یا باد آن را خراب کرده چه می کند؟ . او به این شک جدید خود اعتنا نمی کند و باز هم چوب ها را به همان محل خانه اش می برد . اگر دقت کنید، می بینید که اگر ما هم بخواهیم در این موارد به شک جدید عمل کنیم ، زندگی مان مختل می گردد.

نکته ی دیگر این که: رجوع به استصحاب برای قاضی، برای زمانی است که هیچ دلیل و اماره ای نداشته باشد و اگر دلیل یا اماره داشته باشد، باید بر اساس آنها عمل کند و نه اصل استصحاب