شرايط قياس :
شرايط قياس :
براي اين که بتوانيم قياس کنيم شرايطي لازم است که به مهمترين اينها اشاره مي کنيم:
طبق اين مثال : شراب انگور حرام است زيرا مست کننده است وحال حکم آبجو را که آن هم مست کننده است نمي دانيم
1 – حکمي مه براي اصل وجود دارد ( حکم اصل) فقط مخصوص اصل نباشد و بتوان آن را براي ديگر موارد هم تسري داد( مثلا در مثال ما اگر شارع گفته بود اين حکم ( حرمت ) فقط مخصوص شراب انگور است ديگر نميشود آن را براي موارد ديگر مانند آبجو تسري داد)
2 – حکم اصل در ادله معتبر مانند قران و سنت بيان شده باشد و نه در منابع غير معتبر( در مثال ما مي بينيم که حکم اصل در ادله معتبر بيان شده است. مثلا :آيات 90 و 91 سوره مايده: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الأَنْصابُ وَ الأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. إِنَّما يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ - اى كسانى كه ايمان آوردهايد شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه پليدند و از عمل شيطانند پس از آنها دورى گزينيد باشد كه رستگار شويد . همانا شيطان مىخواهد با شراب و قمار ميان شما دشمنى و كينه ايجاد كند و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد پس آيا شما دست برمىداريد
3 – علت حکم بين اصل و فرع يکي باشد
در مثال ما، مست کننده بودن،علت حکم (سبب) است که بين اصل( شراب انگور) و فرع( آبجو) مشترک است
4 – فرع حکمي نداشته باشد.
در تعريف قياس هم گفتيم که ما در قياس به دنبال يافتن حکم فرع هستيم . يعني در قياس اصل و حکم اصل و فرع و علت حکم را ميدانيم ولي حکم فرع را نمي دانيم . دراين مثال، فرع ، آبجو است که حکمش را نمي دانيم ومي خواهيم از طريق قياس به دست آوريم
5 – حکم اصل به خودي خود شامل فرع نباشد:
زيرا اگر حکم اصل (حرمت) خود به خود هم شامل فرع باشد ، ديگر نيازي به قياس نيست و ما در قياس حکم فرع را نمي دانيم و به دنبال آن هستيم . در مثال ما، حکم اصل ( شراب انگور) حرمت است که اين حکم خود به خود شامل آبجو نيست