مقتضي در اصول فقه - شرط در اصول فقه

مقتضى و شرط

هرگاه مقدمه چنان بود كه چون مانعى به هم نرسد ذوالمقدمه بر آن مترتب گردد آن را مقتضى خوانند . هرگاه مقدمه چنان بود كه از نبودش نبود ذوالمقدمه لازم ايد ليكن از وجودش وجود آن لازم نيايد بلكه همين اندازه وجودش را در وجود ذوالمقدمه دخلى باشد آن مقدمه را بنام شرط خوانند .

 

منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

سبب در اصول فقه

سبب

هرگاه مقدمه اى چنان بود كه به حسب ذاتش اقتضاء داشته باشد كه اگر به وجود آيد ذوالمقدمه موجود گردد و اگر نه ذوالمقدمه معدوم ماند آن را سبب خوانند .

 

منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

علت تامه در اصول فقه

علت تامه

هرگاه مقدمه اى چنان بود كه انفكاك و تخلف ذوالمقدمه از آن محال باشد اين در صورتيست كه همه شرائط , موجود و تمام موانع , مفقود باشد آن مقدمه را علت تامه خوانند .


منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

مقدمه خارجي در اصول فقه

مقدمه خارجى

چيزى كه از ماهيت چيز ديگر بيرون و آن ماهيت بر آن چيز توقف داشته باشد در اصطلاح بنام مقدمه خارجى خوانده مى شود .

مقدمه خارجى را به شش بخش تقسيم كرده اند

1 - علت تامه

2 - سبب

3 - مقتضى

4 - شرط

5 - عدم مانع

6 - معد


منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

انواع مقدمه در اصول فقه - مقدمه داخلي و مقدمه خارجي -

اقسام مقدمه :

1 - داخلى .

2 - خارجى .

 

1 - مقدمه داخلى

چون به حسب مصطلح در اصول , مقدمه عبارتست از هر چيزى كه چيز ديگر بر آن متوقف باشد پس هرگاه ماهيتى مركب باشد مى توان گفت هر يك از اجزائش نسبت به خود آن مركب , مقدمه است زيرا جزء هر چيزى غير از خود آن چيز و وجود مجموع آن چيز بر وجود هر يك از اجزائش متوقف است .

 

2 - مقدمه خارجى

چيزى كه از ماهيت چيز ديگر بيرون و آن ماهيت بر آن چيز توقف داشته باشد در اصطلاح بنام مقدمه خارجى خوانده مى شود .


منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

معد در اصول فقه

معد

هرگاه چيزى چنان بود كه وجود و عدمش با هم در دو زمان در وجود ذوالمقدمه دخيل باشد آن مقدمه را معد خوانند


منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

عدم مانع در اصول فقه

عدم مانع

هرگاه چيزى چنان بود كه از وجودش نبود ذوالمقدمه لازم شود وجود آن چيز مانع از وجود ذوالمقدمه خواهد بود و عدمش دخيل در وجود ذوالمقدمه , چنين مقدمه اى را بنام عدم مانع مى خوانند .

 

منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

مقدمه و انواع مقدمه در اصول فقه

اقسام مقدمه :

1 - داخلى .

2 - خارجى .

 

1 - مقدمه داخلى

چون به حسب مصطلح در اصول , مقدمه عبارتست از هر چيزى كه چيز ديگر بر آن متوقف باشد پس هرگاه ماهيتى مركب باشد مى توان گفت هر يك از اجزائش نسبت به خود آن مركب , مقدمه است زيرا جزء هر چيزى غير از خود آن چيز و وجود مجموع آن چيز بر وجود هر يك از اجزائش متوقف است .

 

2 - مقدمه خارجى

چيزى كه از ماهيت چيز ديگر بيرون و آن ماهيت بر آن چيز توقف داشته باشد در اصطلاح بنام مقدمه خارجى خوانده مى شود .

مقدمه خارجى را , به نخستين قسمت , به شش بخش تقسيم كرده اند

1 - علت تامه

2 - سبب

3 - مقتضى

4 - شرط

5 - عدم مانع

6 - معد

 

علت تامه

هرگاه مقدمه اى چنان بود كه انفكاك و تخلف ذوالمقدمه از آن محال باشد اين در صورتيست كه همه شرائط , موجود و تمام موانع , مفقود باشد آن مقدمه را علت تامه خوانند .

 

سبب

هرگاه مقدمه اى چنان بود كه به حسب ذاتش اقتضاء داشته باشد كه اگر به وجود آيد ذوالمقدمه موجود گردد و اگر نه ذوالمقدمه معدوم ماند آن را سبب خوانند .

 

مقتضى و شرط

هرگاه مقدمه چنان بود كه چون مانعى به هم نرسد ذوالمقدمه بر آن مترتب گردد آن را مقتضى خوانند . هرگاه مقدمه چنان بود كه از نبودش نبود ذوالمقدمه لازم ايد ليكن از وجودش وجود آن لازم نيايد بلكه همين اندازه وجودش را در وجود ذوالمقدمه دخلى باشد آن مقدمه را بنام شرط خوانند .

 

ادامه نوشته