مثال هايي براي مخصص منفصل

مثال 1:

دليل عام:ماده  ١  قانون كار:«كليه كارفرمايان و كارگران...مكلف به تبعيت از اين‌قانون مى‌باشند».

مخصص منفصل:ماده  ١٨٨  همين قانون:«..كارگران كارگاه‌هاى خانوادگى مشمول‌مقررات اين قانون نخواهند بود».

مثال  2 :

دليل عام:ماده  ۴۴۵  ق.م.:«هريك از خيارات بعد از فوت منتقل به‌وراث مى‌شود».

مخصص منفصل:ماده  ۴۴٧  ق.م.:«هرگاه شرط خيار براى شخصى غيراز متعاملين‌شده باشد،منتقل به ورثه نخواهد شد».

مخصص متصل و مخصص منفصل

مخصص لفظى‌
اين نوع مخصص باتوجه به پيوستگى و ارتباطش با دليل عام بر دو قسم است: 
 مخصص متصل:هرگاه مخصص،همراه با كلام عام ذكر شود و از خود استقلالى‌نداشته باشد،بلكه جزئى از كلام عام به حساب آيد،آن را مخصص متصل مى‌گويند


مثال حقوقى:
-ماده  ۵  ق.م : كليه سكنه ايران اعم از اتباع داخله و خارجه،مطيع قوانين ايران خواهندبود مگر در مواردى كه قانون استثنا كرده باشد

-ماده  ۵  ق.ت: كليه معاملات تجار تجارتى است،مگر اينكه ثابت شود معامله مربوطبه امور تجارتى نيست

مخصص منفصل:مخصصى كه داراى استقلال باشد و جزئى از كلام عام محسوب‌نشود،مخصص منفصل ناميده مى‌شود.

مثال  ١ .دليل عام:ماده  ١٨٨  ق.آ.د.ك : محاكمات دادگاه علنى است

مخصص منفصل:ماده  ٢٢۵  همان قانون : رسيدگى به جرائم اطفال علنى نخواهد بود

مثال  ٢ .دليل عام:ماده  ١  قانون كار : كليه كارفرمايان و كارگران...مكلف به تبعيت از اين‌قانون مى‌باشند
مخصص منفصل:ماده  ١٨٨  همين قانون :كارگران كارگاه‌هاى خانوادگى مشمول‌مقررات اين قانون نخواهند بود

مثال  ٣ .دليل عام:ماده  ۴۴۵  ق.م : هريك از خيارات بعد از فوت منتقل به‌وراث مى‌شود
مخصص منفصل:ماده  ۴۴٧  ق.م : هرگاه شرط خيار براى شخصى غيراز متعاملين‌شده باشد،منتقل به ورثه نخواهد شد

نمونه ای از تخصیص قران با حديث

نمونه ای از تخصیص قران با سنت :
آیه 3 سوره مایده : حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ
حدیث: پیامبر می‌فرماید : «احلت لنا میتتان و دمان، الجراد و الحوت و الکبد و الطحال : دو مردار و دو خون برایمان حلال شده است، مردار ملخ و ماهی و خون جگر و طحال حیوان».

پس حدیث مخصص آیه قران است
نتیجه: ادله ای مانند آیات قران ،سنت،اجماع و ... می توانند مخصص آیات قران واقع شوند

نمونه اي از مخصص متصل و منفصل

مخصص متصل :
 اصل 32 قانون اساسی : هیچ‌کس را نمی‌توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند ....

مخصص منفصل:
ماده 49 قانون مجازات اسلامی عام است و ماده 147 قانون مجازات اسلامی مخصص آن است .

عام : ماده 49 قانون مجازات اسلامی : اطفال در صورت ارتكاب جرم مبرا از مسئوليت كيفري هستند و ...
خاص : ماده 147 قانون مجازات اسلامی : هرگاه نابالغ مميز كسي را قذف* كند به نظر حاكم تاديب مي شوند و ...

* قذف نسبت دادن زنا يا لواط است به ديگري

تخصیص

تخصیص

به این جملات دقت کنید:
1 - ماده 30 قانون مدنی : هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف دارد مگر در مواردی که قانون استثناءکرده باشد
2 - به همه ی دانشجویان خوابگاه بدهید مگر دانشجویان تهرانی

در دو جمله ی فوق ابتدا یک حکم عام آمده و سپس با آمدن جمله ای، حکم عام، محدود و خاص گردیده است

مثلا در مثال دوم، حکم جمله در ابتدا عام است(همه ی دانشجویان) ولی حکم خاص به این حکم عام اضافه شده (مگر دانشجویان تهرانی ) که این حکم خاص، دامنه و شمول حکم عام را کاهش داده است. به این عمل در اصول تخصیص می گوییم

تخصیص در آیات قران

آیه ای از قران، ممکن است با دلیلی دیگر تخصیص بخورد

از جمله دلایلی که می توانند مخصص آیه ای از قران باشند عبارتند از:

1 تخصیص قران با دلیل عقل

2 تخصیص قران با اجماع

3 تخصیص قران با خبر واحد

4 تخصیص قران با خبر متواتر

5 تخصیص قران با آیه ای دیگراز قران

مخصص

مخصص

مخصص در لغت به معناي خاص کننده است

مخصص در اصطلاح اصول فقه دليلي است که دامنه و شمول عام را محدود مي کند

 

اقسام مخصص

قسم اول

مخصص متصل آن است مکه دليل خاص کننده به عام چسبيده باشد

مخصص منفصل آن است که دليل خاص کننده از عام جدا و منفصل باشد

 

قسم دوم

مخصص لفظي آن است که دليل خاص کننده به صورت لفظ باشد

مخصص عقلي آن است که دليل خاص کننده به صورت لفظ نباشد

 

قسم سوم

مخصص مجمل آن است که دليل خاص کننده اجمال و ابهام داشته باشد

مخصص مبين آن است که دليل خاص کننده اجمال و ابهام نداشته باشد

مخصص منفصل و انواع مخصص منفصل

براى مخصص منفصل اقسامى ذكر كرده اند , كه مشهورترين آنها عبارت از لفظى و عقلى است .

الف: مخصص منفصل لفظى :

هر دليل لفظى كه دائره عام را مضيق نمايد و با فاصله صادر گردد , آن را مخصص منفصل لفظى مى نامند . مانند آنكه يك بار بگويد :همه دانشمندان را احترام كن، و در عبارت ديگر بگويد: دانشمندان فاسق قابل احترام نيستند . اين جمله , دائره شمول جمله قبل راضيق مى نمايد و لزوم احترام را به دانشمندان عادل اختصاص مى دهد .

ب: مخصص منفصل عقلى:

هر گاه جمله عامى صادر شود ولى عقل دايره شمول راضيق نمايد , آن را مخصص عقلى گويند . و چون با فاصله انجام مى شود , منفصل است .

مثل آنكه شخصى به خادم خويش بگويد: تمام همسايگان را به منزل من دعوت كن. اين جمله عام است , ولى اگر براى خادم چنين قطعى حاصل شود كه صاحب منزل هيچگاه مايل نيست دشمنانش بخانه او بيايند در اينجا اين قطع و جزم عقلى , حكم عام را تخصيص مى زند . يعنى مخصوص مى كند به همسايگانى كه با صاحب منزل دشمنى و عداوتى ندارند .

اينگونه مخصص را در اصطلاح علماى اصول فقه مخصص لبى نيز مى نامند , كه به معناى همان عقلى است .

منبع: مباحثى از اصول فقه،  دکتر سيد مصطفي محقق داماد

مخصص

مخصص

هر چيز كه ارتباط آن با عام بدين گونه باشد كه چون اعتبار گردد از عموم عام بكاهد , يعنى عام از عموم بيفتد و تا حدى محدود گردد , آن چيز را به نام مخصص و خد عام را , به اين اعتبار بنام مخصوص خوانند .


 

منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

مخصص و تخصيص

مخصص بر دو گونه است :

مخصص متصل .

مخصص منفصل .

 

مخصص متصل آن است كه به خود خود استقلال ندارد بلكه بايد به كلامى ديگر انضمام يابد . مخصص منفصل آن است كه به خودى خود مستقل است و به ضميمه اى نياز ندارد .

براى مخصص متصل پنج قسم گفته شده بدين قرار :

صفت

 شرط

استثناء متصل

بدل بعض از كل

غايت

 

براى مخصص منفصل , برخى از فضلاء نه قسم شمرده و براى هر يك مثالى ياد كرده . ليكن تقسيم صحيح آن اين است كه گفته شود بدين قرار :

1 - عقل مانند الله خالق کل شي


 

ادامه نوشته