نسخ در اصول فقه

بسم الله الرحمن الرحیم

نسخ یعنی لغو کردن و باطل کردن

اگر آیه ای در قران داشته باشیم و بعدا آیه دیگری بر خلاف آن بیاید و آن را از بین ببرد، می گوییم نسخ رخ داده است

در روایات هم به همین صورت است ،اگر روایتی داشته باشیم و بعدا روایت دیگری بر خلاف آن بیاید و آن را از بین ببرد، می گوییم روایت دوم،روایت اول را نسخ کرده است

اصالة الاطلاق

بسم الله الرحمن الرحیم

نمونه هایی از اصالة الاطلاق در قانون مدنی ایران :

مثال یک : ماده 4  قانون مدنی : اثر قانون نسبت به آتيه است و قانون نسبت به ما قبل خود اثر ندارد مگر اينكه در قانون ، مقررات خاصي نسبت به اين موضوع اتخاذ شده باشد. 

حال اکر شک کنیم منظور مقنن از لفظ قانون در این جا ، قانون مدنی است یا مطلق قوانین ؛ می گوییم : بر اساس اصالة الاطلاق، منظور او، تمام قوانین ( مطلق قوانین ) است ؛ مگر قرینه ای بیاید و آن قرینه به ما بگوید که منظور او فقط قانون مدنی است و نه مطلق قوانین 

مثال دوم:  ماده 1175  قانون مدنی: طفل را نمي توان ازابوين و يا از پدر و يا مادري كه حضانت با اوست گرفت مگر در صورت وجود علت قانوني

حال اکر شک کنیم منظور مقنن از لفظ طفل در این جا ، نوع خاصی از طفل است یا همه نوع طفل به نحو مطلق ؛ می گوییم : بر اساس اصالة الاطلاق، منظور او، تمام اطفال( مطلق طفل) است ؛ مگر قرینه ای بیاید و آن قرینه به ما بگوید که منظور او فقط نوع خاصی از طفل است و نه مطلق طفل .


ادامه نوشته

مستندات فقهی اصل برائت

مستندات فقهی اصل برائت چیست ؟

بناء عقلاء ، حدیث رفع ، اجماع ، قرآن 


تعریف اصول فقه

معنای لغوی و اصطلاحی اصول فقه:
عنوان اصول فقه از دو کلمه تشکیل شده است: اصول و فقه.
اصول: جمع اصل و اصل در لغت چیزی است که شیء دیگر بر آن مبتنی است. قواعد علم به احکام ( العلم بالاحکام الشرعیه الفرعیه عن ادلتها التفصیلیه )
فقه: در لغت به معنای فهم عمیق و در اصطلاح فقهاء عبارت است از به دست آوردن احکام شرعی فرعی از روی دلیل های تفصیلی آنها

تعریف اصول فقه:
اصول فقه، علمی است که در آن از قواعدی بحث میشود که نتیجۀ آنها در استنباط حکم شرعی مورد استفادۀ مجتهد قرار میگیرد. از این رو، علم اصول فقه نسبت به علم فقه، علمی ابزاری است که فقیه به وسیلۀ آن میتواند احکام شرعی فرعی را از منابع آنها یعنی کتاب، سنّت، اجماع و عقل استنباط کند.

در مقام بيان بودن متكلم‌

در مقام بيان بودن متكلم‌
اولين مقدمه از مقدمات حكمت آن است كه متكلم در مقام بيان باشد، یعنى بايد احراز شود که گوينده درصدد بيان تمام منظور و مقصود خويش (از جهتى كه اطلاق آن مورد بحث است) براى شنونده هست تا شنونده با دريافت تمامى مقصود او از مراد وى آگاه شود.

فایده علم اصول فقه

فایده علم اصول فقه
براي بيان فایده علم اصول فقه سه مطلب را مقدمتاً ذكر می‌کنیم:
1.  افعالی از انسان سر می‌زند که بعضي از این افعال اختياري است؛ مثل نوشتن، خواندن و ... 
2. تمام افعال اختياري انسان داراي حكمي است؛ مثلاً برخی افعال واجب، برخی حرام، برخی مكروه، برخی مستحب و برخی مباح‌اند.
3. حکم شرعی برخی از افعال انسان‌ها معلوم است و نیازی به استنباط ندارد؛ ولي بسیاری از افعال انسان‌ها حکم معلوم و مشخصی ندارند.
* علم اصول فقه؛ تنها علمي است كه براي استنباط حکم افعالی که حکمشان معلوم نیست تدوین شده است. پس فایده علم اصول فقه این است که با استفاده از قواعد و ابزارهای آن می‌توانیم حکم افعالی که حکمشان معلوم نیست را به دست آوریم.

حکم وضعی

حکم وضعی
حکم وضعی حکمی است که با افعال مکلفان ارتباط غیر مستقیم دارد.
تعداد احکام وضعی بسیار است و از جمله احکام وضعی عبارتند از: زوجیت، مانعیت، شرطیت، قضاوت، وکالت و ...

ماخذشناسی ؛ تاریخ علم اصول

گشوده بودن باب اجتهاد در نظرگاه شیعه، یکی از ارزشمندترین ویژگی های این مذهب است. بایسته است دانشمندان و دین شناسان اسلامی برای ترقی و تعالی دین شناسی از این عنصر گرانسنگ سودها ببرند و در فهم و تفسیر دین از این روش بی بدیل غفلت نکنند.

بسته شدن باب اجتهاد که از خطرناک ترین حوادث تاریخ اسلام بود چنان محققان اهل سنت را بر زمین کوبید که حتی هم اینک نیزبیشتر فقیهان و اصولیان متعهد آنان تنها از شارحان و ناقلان سخنان پیشینیان خویش به شمار می روند و جرات اندیشه ورزی و برگرفتن نظرگاهی برخلاف آنان را ندارند.

اما محققان شیعه، این افتخار را دارند که چنین توانی همچنان در آنان زنده است و می توانند با صراحت، دیدگاهها و چشم اندازهایی کاملا مغایر با دیگران ارائه و تصویر کنند اما باید بر حذر بود که مبادا، در اثر سهل انگاری و به کارگیری نابجای رویه اجتهاد، این نعمت آسمانی ضایع شده و به رکود و ایستایی کشانده شود!

ادامه نوشته

تاریخ اصول فقه

تاریخ اصول فقه : مباحث پیرامون پیدایش و سیر تحوّل علم اصول

تاریخ، به معنای تبیین چگونگی پیدایش یک چیز و بررسی سیر تغییر و تحول آن در بستر زمان می‌باشد، بنا بر این، تاریخ اصول فقه، بررسی چگونگی پیدایش و سیر تحول و تطور علم اصول در طول زمان است.

برای علم اصول، در طول تاریخ، دوره هایی متصور است که برخی از آنها به اهل سنت اختصاص دارد، برخی به شیعه و برخی هم بین هر دو مذهب مشترک است:

ادامه نوشته

تخصیص عام به وسیله مفهوم مخالف

تخصیص عام به وسیله مفهوم مخالف
خارج نمودن افرادی را از حکم دلیل عام، به دلیل تعارض آن با مفهوم مخالف دلیل خاص، تخصیص به مفهوم مخالف می‌گویند.
نمونه هایی از تخصیص عام با مفهوم مخالف
مثال اول:
ماده 1287 قانون مدنی: قانون مدني مقرر مي‌دارد: اسنادي كه در اداره ثبت اسناد و املاك و يا دفاتر اسناد رسمي يا در نزد ساير مأمورين رسمي در حدود صلاحيت‌ آنها بر طبق مقررات قانوني تنظيم شده باشند رسمي است.‌
ماده 999 قانون مدنی: سند ولادت اشخاصي كه ولادت آنها در مدت قانوني به دايرة سجل احوال اظهار شده است سند رسمي محسوب خواهد شد.
در اين مثال، ماده اول عام و ماده دوم مخصص آن است. اين مخصص مفهوم مخالفي دارد و آن اينكه «سند ولادت اشخاصي كه ولادت آنها در مدت قانوني به داير ة سجل احوال اظهار نشده باشد سند رسمي نيست.» اين مفهوم با عموم ماده اول متعارض است و آن را تخصيص مي‌زند.

مثال دوم:
ماده ۲۶۷ قانون مدنی: ايفاي دين از جانب غير مديون هم جايز است اگر چه از طرف مديون اجازه نداشته باشد وليکن کسي که دين ديگري را ادا مي‌کند اگر با اذن باشد حق مراجعه به او دارد والا حق رجوع ندارد.
ماده ۷۲۰ قانون مدنی: ضامني که به قصد تبرع، ضمانت کرده باشد حق رجوع به مضمون‌عنه ندارد.
مفهوم مخالف ماده ۷۲۰ می‌شود اگر به قصد رجوع ضمانت کرده باشد می‌تواند رجوع کند، پس ماده ۲۶۷ را تخصیص می‌زند که شرط رجوع را اذن مدیون می‌داند