اجمال مخصص
هرگاه مخصصى وارد شود ليكن آن مخصص داراى اجمال باشد در اينجا دو حالت
تصور مى شود :
1 - اينكه اجمال مخصص از جهت مفهوم آن باشد .
2 - اينكه اجمال مخصص , از جهت ترديد در مصداق
باشد .
در حالت نخست باز دو صورت تصور مى شود :
1 - اينكه ترديد , ميان دو امر متبائن باشد .
2 - اينكه ترديد , ميان اقل و اكثر باشد .
و به هر حال يا مخصص متصل است يا منفصل ,
پس در صورتى كه ترديد از جهت مفهوم باشد و مخصص هم متصل , اجمال مخصص موجب اجمال عام مى گردد , خواه ترديد ميان دو امر متبائن باشد
يا ميان دو امر اقل و اكثر زيرا اتصال مخصص مجمل به عام , باعث اين
مى شود كه از ابتدا , براى عام نسبت به هيچ يك از دو متبائن يا اقل اكثر ظهورى به
هم نرسد و نسبت به آنها مجمل و غير حجت گردد
و اگر مخصص , منفصل باشد پس اگر ترديد ميان اقل و اكثر باشد گفته شده
است كه اجمال خاص , به عام سرايت نمى كند پس خاص نسبت به اقل كه قدر متيقن مى باشد
نص يا اظهر است و بر
عام كه در عموم ظاهر
مى باشد مقدم مى شود و نسبت به اكثر چون خاص , در آن حجت نيست و ظهور
عام كه پيش از ورود مخصص انعقاد و استقرار يافته به حال خود باقى است پس حجتى است
بى معارض و بايد به آن عمل شود و اگر ترديد ميان دو امر متبائن
باشد اجمال , خاص به عام سرايت مى كند .