مثال هايي براي مخصص منفصل

مثال 1:

دليل عام:ماده  ١  قانون كار:«كليه كارفرمايان و كارگران...مكلف به تبعيت از اين‌قانون مى‌باشند».

مخصص منفصل:ماده  ١٨٨  همين قانون:«..كارگران كارگاه‌هاى خانوادگى مشمول‌مقررات اين قانون نخواهند بود».

مثال  2 :

دليل عام:ماده  ۴۴۵  ق.م.:«هريك از خيارات بعد از فوت منتقل به‌وراث مى‌شود».

مخصص منفصل:ماده  ۴۴٧  ق.م.:«هرگاه شرط خيار براى شخصى غيراز متعاملين‌شده باشد،منتقل به ورثه نخواهد شد».

تخصيص

تخصيص در لغت به ‌معناى اختصاص دادن و خاص گردانيدن چيزى است و در اصطلاح‌ اصول يعني : خارج كردن بعضى از افراد و مصاديق از شمول عام و محدود كردن دامنهء فراگيرى‌ عام است.
در بسيارى موارد لفظ عامى به كار مى‌رود،اما تنها برخى از افراد آن اراده‌مى‌شود.در چنين مواردى گوينده،كلمه يا عبارتى را به كلام خود ضميمه مى‌كند يا كلام‌جداگانه‌اى بيان مى‌دارد تا به مخاطب خود بفهماند كه تنها بعضى از افراد و مصاديق آن لفظ عام را اراده كرده است، نه همهء مصاديق را.به اين عمل،در اصطلاح، تخصيص مى‌گويند.

مثال  ١ .هرگاه بگويند:همه دانشجويان كلاس در آزمون پذيرفته شده‌اند،به جز سه‌نفر، در اين عبارت،‌همه دانشجويان كلاس لفظ عامى است كه شامل كليه دانشجويان‌كلاس مى‌شود،اما گوينده براى آنكه بفهماند برخى دانشجويان در آزمون پذيرفته نشده‌اند قيد به جز سه نفر را در كلام خود آورده است.

مثال  ٢ .اگر بگويند:كليه دانشجويان بايد در آزمون ميان‌ترم شركت كنند و سپس درهنگام آزمون اعلام شود كسانى كه كار تحقيقى ارائه نموده‌اند از شركت در آزمون ميان‌ترم‌معاف هستند.جمله اخير برخى از افراد را از شمول حكم پيشين خارج و قلمرو آن رامحدود كرده است

نمونه ای از تخصیص قران با حديث

نمونه ای از تخصیص قران با سنت :
آیه 3 سوره مایده : حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ
حدیث: پیامبر می‌فرماید : «احلت لنا میتتان و دمان، الجراد و الحوت و الکبد و الطحال : دو مردار و دو خون برایمان حلال شده است، مردار ملخ و ماهی و خون جگر و طحال حیوان».

پس حدیث مخصص آیه قران است
نتیجه: ادله ای مانند آیات قران ،سنت،اجماع و ... می توانند مخصص آیات قران واقع شوند

مخصص

مخصص

هر چيز كه ارتباط آن با عام بدين گونه باشد كه چون اعتبار گردد از عموم عام بكاهد , يعنى عام از عموم بيفتد و تا حدى محدود گردد , آن چيز را به نام مخصص و خد عام را , به اين اعتبار بنام مخصوص خوانند .


 

منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

مخصص و تخصيص

مخصص بر دو گونه است :

مخصص متصل .

مخصص منفصل .

 

مخصص متصل آن است كه به خود خود استقلال ندارد بلكه بايد به كلامى ديگر انضمام يابد . مخصص منفصل آن است كه به خودى خود مستقل است و به ضميمه اى نياز ندارد .

براى مخصص متصل پنج قسم گفته شده بدين قرار :

صفت

 شرط

استثناء متصل

بدل بعض از كل

غايت

 

براى مخصص منفصل , برخى از فضلاء نه قسم شمرده و براى هر يك مثالى ياد كرده . ليكن تقسيم صحيح آن اين است كه گفته شود بدين قرار :

1 - عقل مانند الله خالق کل شي


 

ادامه نوشته

اجمال مخصص

اجمال مخصص

هرگاه مخصصى وارد شود ليكن آن مخصص داراى اجمال باشد در اينجا دو حالت تصور مى شود :

1 - اينكه اجمال مخصص از جهت مفهوم آن باشد .

2 - اينكه اجمال مخصص , از جهت ترديد در مصداق باشد .

 

در حالت نخست باز دو صورت تصور مى شود :

1 - اينكه ترديد , ميان دو امر متبائن باشد .

2 - اينكه ترديد , ميان اقل و اكثر باشد .

و به هر حال يا مخصص متصل است يا منفصل ,

پس در صورتى كه ترديد از جهت مفهوم باشد و مخصص هم متصل , اجمال مخصص موجب اجمال عام مى گردد , خواه ترديد ميان دو امر متبائن باشد يا ميان دو امر اقل و اكثر زيرا اتصال مخصص مجمل به عام , باعث اين مى شود كه از ابتدا , براى عام نسبت به هيچ يك از دو متبائن يا اقل اكثر ظهورى به هم نرسد و نسبت به آنها مجمل و غير حجت گردد

و اگر مخصص , منفصل باشد پس اگر ترديد ميان اقل و اكثر باشد گفته شده است كه اجمال خاص , به عام سرايت نمى كند پس خاص نسبت به اقل كه قدر متيقن مى باشد نص يا اظهر است و بر عام كه در عموم  ظاهر مى باشد مقدم مى شود و نسبت به اكثر چون خاص , در آن حجت نيست و ظهور عام كه پيش از ورود مخصص انعقاد و استقرار يافته به حال خود باقى است پس حجتى است بى معارض و بايد به آن عمل شود و اگر ترديد ميان دو امر متبائن باشد اجمال , خاص به عام سرايت مى كند .

ادامه نوشته

اقسام مخصص منفصل

براى مخصص منفصل , برخى از فضلاء نه قسم شمرده و براى هر يك مثالى ياد كرده . ليكن تقسيم صحيح آن اين است كه گفته شود بدين قرار :

1 - عقل

2 - حس مانند اوتيت من كل شيئى سببا - چه آن عامى است كه آسمان و آفتاب و ماه و عرض و كرسى را شامل مى گردد و حس آن را تخصيص مى دهد يا از راه حس دانسته مى شود كه اين امور ياد شده از حكم عام , خارج مى باشد برخى اين قسم را مخصص جداگانه اى ندانسته و چون حس آلت عقل است آن را به مخصص عقلى برگردانيده است .

3 - عرف استعمالى مانند تخصيص دابه به چهار پا , يا به خصوص اسب .

4 - عرف شرعى مانند تخصيص صلوة  به ادعيه و افعال مخصوص .

5 - نيت

 

منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد


اقسام مخصص منفصل

مخصص منفصل بر دو گونه است :

1 - عقلى

نظير الله خالق كلى شيئى , كه ذات خدا , به حكم عقل , و افعال عباد , به قول عدليه مذهب , از آن خارج است

2 - لفظى

مانند آيه ولا تاكلوا مما لم يذكر اسم الله عليه كه كلامى است منفصل و مستقل و آيه  خلق لكم ما فى الارض جميعا به وسيله آن تخصص يافته و مخصوص گشته است

 

منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد


تخصيص به متصل

تخصيص به متصل حالتي است که مخصص به عام چسبيده و متصل باشد 


اقسام مخصص متصل

1 - صفت

 2 - شرط

3 - استثناء متصل

4 - بدل بعض از كل

5 - غايت

تخصيص و مخصص

وقتي عامي داشته باشيم و بعد از اين عام خاصي بيايد و دامنه ي عام را کم کند به اين خاص مخصص مي گوييم و به اين عمل تخصيص مي گوييم

مخصص بر دو گونه است :

مخصص متصل .

مخصص منفصل .