قياس
يكى از مسائلى كه از دير باز مورد اختلاف شيعه و اهل سنت بوده , سنديت
قياس است . يعنى اين كه آيا قياس مى تواند جزء منابع فقه باشد يا خير ؟
مخالفت با قياس از شعارهاى شيعه بوده و از سوى علماى اماميه در طول تاريخ
پيگيرانه مطرح شده است , از طرف ديگر در ميان اهل سنت فرقه ظاهريه كه از پيروان داود
بن خلف هستند و نيز حنبلى ها چندان ارزشى براى قياس قائل نيستند .
اولين كسى كه به
قياس اهميت داد ابوحنيفه بود و به نفع حجيت قياس موضعگيرى كرد .
ابوحنيفه در اين جهت تا آنجا پيش رفت كه به رأس القياسيين مشهور است .
بعد از او فرقه مالكى و شافعى نيز كم و بيش به حجيت قياس معتقد شدند .
فرق طرفدار قياس در حجيت آن آنقدر مبالغه كردند كه با وجود اجماع , نتايج حاصله از
قياس را بر آن رجحان دادند . كار اين فرق بالا گرفت و بتدريج به اهميت و حجيت قياس
افزوده شد , به طورى كه در حالت تعارض نتايج حاصله از قياس با اخبار و احاديث , قياس
را راجح دانستند . حتى در برخى از موارد كه قياس با ظاهر كتاب مغايرت نشان مى داد با
ترجيح دادن قياس , ظاهر كتاب را تأويل مى كردند
. در مقابل , فرقه اماميه به پيروى از رهبران راستين خود سخت با قياس مخالف شدند و
اين موضع را تا هم اكنون نيز حفظ كرده اند
اينك به نقل چند حديث از اهل بيت عليهم السلام در مورد قياس مى پردازيم :
1- حضرت امام صادق ( ع ) كلامى دارد كه مى فرمايد
: ان الدين اذا قيست محقق - اگر در امور دينى قياس رائج بشود , دين از بين مى رود .
2 - روايتى ديگر از امام صادق ( ع ): نهى رسول الله عن الحكم بالرأى و القياس . قال : و اول من قاس ابليس و
من حكم فى شىء من دين الله برأيه خرج من دين الله . رسول الله از حكم كردن با رأى و
قياس نهى نموده و فرموده است : اول كسى كه قياس كرده شيطان بود و هر كس در چيزى از
دين خدا با رأى خود حكم كند , از دين خدا خارج شده است .
3 - على عليه السلام مى فرمايد : من نصب نفسه
للقياس لم يزل دهره فى التباس - هر كس خودش را با قياس آشنا سازد همواره در اشتباه
خواهد بود .
4 - على بن الحسين ( ع ) مى فرمايد : من كان يعمل
بالقياس هلك - هر كس به قياس عمل كند هلاك مى گردد .
5 - امام صادق ( ع ) مى فرمايد : ان السنة لا
تقاس , الا ترى ان المرأة تقضى صومها و لا تقضى صلوتها ان السنة اذا قيست محقت - سنت قابل قياس نيست , مگر نمى بينيد كه زن روزه خود
را قضا مى كند ولى نماز خويش را قضا نمى كند , سنت اگر قياس شود از بين مى رود .
چرا اهل سنت به قياس متوسل شدند و در باب حجيت آن مبالغه كردند ؟
اهل سنت به جهت اين كه از سرچشمه علوم اهل بيت فيض كامل
نبردند و بعلت عدم اعتقاد به امامت از اين فيض عظيم محروم شدند و منبع احكام را به
كتاب و سنت رسول الله منحصر دانستند , آنجا كه در برخورد با مسايل و حوادث روز پاسخى
در كتاب و سنت پيغمبر ( ص ) نيافتند بناچار براى جبران اين نقيصه به قياس توسل جسته
و نام اين عمل را اجتهاد به رأى گذاشتند .