اذن در شی اذن در لوازم آن است ( الاذن فی الشی اذن فی الوازمه )

دلالت التزامی را قبلاً تعریف نمودیم و گفتیم که دلالت التزامی یعنی دلالت لفظ بر چیزی خارج از آن

 اذن در شی اذن در لوازم آن است از جمله مصادیق دلالت التزامی محسوب می شود


نمونه ای از کاربرد این قاعده در حقوق ایران:

ماده 671 قانون مدنی:

وکالت در هر امری مستلزم وکالت در لوازم و مقدمات آن نیز هست

در این ماده مشاهده می کنید که مقنن هم بر جاری بودن قاعده ی "  اذن در شی اذن در لوازم آن است " در قوانین تصریح دارد

دلالت و اقسام آن :

 تعریف دلالت :

1 – لغوی : راهنمایی کردن، هدایت کردن

2 – اصطلاح : از چیزی به  چیز دیگری پی بردن ( چیزی به گونه ای باشد که وقتی به آن آگاه شدیم، ذهنمان به چیز دیگری آگاه شود )

  

اقسام دلالت :

    الف) دلالت عقلی - ب) دلالت طبعی - ج ) دلالت لفظی


  برای دلالت های سه گانه، مثال می زنیم :

الف – از وجود دود به وجود آتش پی می بریم

ب – از سرفه به سرماخوردگی پی می بریم

ج- از دیدن لباس سیاه به عزا و ماتم پی می بریم

 

پس :

 

 

مثال اول

مثال دوم

مثال سوم

دال

دود

سرفه

پوشیدن لباس سیاه

مدلول

آتش

سرماخوردگی

عزا و ماتم






  پس می بینیم که دال ما را به مدلول راهنمایی می کند.

 

در ادامه ی مطلب این پست، این مطالب را به طور کامل می خوانید:

دلالت مطابقه

دلالت تضمن

دلالت التزام

دلالت عقلی

دلالت طبعی

دلالت وضعی

ادامه نوشته

دلالت تضمنی

دلالت تضمنی یعنی دلالت لفظ بر قسمتی از معنا 

مثلا اگر متکلم بگوید خانه و منظور از این لفظ ،بخشی از خانه ( مثلا سقف خانه ) باشد

دلالت التزامی

دلالت التزامی یعنی دلالت لفظ بر چیزی خارج از معنا 

مثلا اگر متکلم بگوید خانه و منظور از این لفظ ،صاحب خانه باشد

دلالت مطابقی

دلالت مطابقی یعنی دلالت لفظ بر تمام معنا 

مثلا اگر متکلم بگوید خانه و منظور از این لفظ تمام خانه،یعنی در و دیوار و سقف و ... باشد

دلالت تصوري و تصديقي

دلالت تصوري و تصديقي
لفظ بر معنا دلالت ميکند و اما بايد ديد به چه صورت يک لفظ بر يک معنا دلالت ميکند:
1) دلالت تصوري: يعني وقتي ما يک لفظ راشنيديم،ذهنمان به يک موضوع له منتقل بشود،به طوري که متکلم همان را اراده مکرده يا نکرده است
2) دلالت تصديقي: يعني وقتي ما يک لفظ راشنيديم،ذهنمان به يک موضوع له که متکلم اراده کرده منتقل بشود

دلالت اشاره

دلالت اشاره

هرگاه مدلولى چنان باشد كه به حسب آنچه ميان مردم در مقام گفتگو متعارف است گوينده را اراده و قصدى به آن تعلق نيافته باشد ليكن آن مدلول به نظر عقل براى كلام , واضح و لازم باشد دلالت كلام را بر آن مدلول به نام دلالت اشاره مى خوانند مانند آيه شريفه  - و حمله و فصاله ثلثون شهرا - كه با لحاظ آيه - و الوالدات يرضعن اولادهن حولين كاملين - دلالت دارد كه اقل مدت حمل شش ماه است پس در اين مورد آنچه , به حسب عرف , از آيه نخست مقصود مباشد بيان رنج مادر و حق اوست بر فرزند و آنچه از آيه دوم قصد شده بيان زمان شيرخوارگى كودك است و مسأله اقل مدت حمل , به حسب متعارف , از هيچ يك از اين دو آيه مقصود نيست ليكن چون اين دو آيه با هم در نظر گرفته شود عقل حكم مى كند كه اقل مدت حمل بايد ششماه باشد .


 

منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

دلالت لفظ بر معنا

الفاظی که وجود دارند، بر معنایی دلالت می کنند
حال ممکن است که این معنا دارای مصداق هم باشد ( مانند لفظ کتاب ) و یا مصداق نداشته باشند ( مانند لفظ دیز )

به لفظ دال می گوییم و به معنا مدلول می گوییم
دال یعنی دلالت کننده ، و می بینیم که لفظ بر معنا دلالت می کند

یک لفظ ممکن است بر کل معنا دلالت کند و یا بر جزء معنا و یا چیزی خارج از معنا

دلالت تنبيه و ايماء

دلالت تنبيه و ايماء

هر گاه مدلول التزامى كلامى چنان نباشد كه راست بودن يا درست بودن كلام بر آن مدلول , متوقف باشد ليكن اقتران و ارتباط آن با حكم بطورى باشد كه علت بودن آن مدلول براى آن حكم دانسته شود دلالت كلام را بر اين مدلول بنام دلالت تنبيه و ايماء مي خوانند مانند اينكه كسى به شارع بگويد: نماز را در جامه اى ناپاك گزارده ام . پس شارع پاسخ دهد كه: نماز ترا اعاده كن . چه نزديك شدن اين حكم بمورد سؤال دلالت دارد كه ناپاك بودن جامه در نماز , موجب حكم ببطلان و علت وجوب اعاده آن گشته پس , ارباب تنفيح مناط قطعى , گفته ميشود كه اين حكم بهمان شخص و همان واقعه اختصاص ندارد بلكه ناپاك بودن هر جامه و براى هر كس و در هر زمان موجب بطلان نماز و علت اعاده آنست .

 

منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد