مخصص متصل مجمل از جهت مفهوم به واسطۀ تردید میان دو چیز متباین

مخصص متصل مجمل از جهت مفهوم به واسطۀ تردید میان دو چیز متباین:

برای مثال هر گاه بگویند به همۀ دانشجویان در کوی دانشگاه اطاق داده می شود مگر به دانشجویان تهرانی و تردید حاصل شود که منظور از تهرانی آن است که ساکن تهران است  یا متولد در تهران در این مورد مخصص از نظر مفهوم مجمل است واجمال مخصص به عام سرایت می کند یعنی نمی توان در مورد اجمال به عام استناد کرد.

منبع : ابوالحسن محمدی ؛ مبانی استنباط حقوق اسلامی

تخصیص اکثر

تخصیص اکثر
تخصیص اکثر ناپسند است. یعنی اگر حکمی بصورت عام بیان شود و بعد بیشتر افراد  عام از آن حکم مستثنا شوند چنین بیانی ناپسند است. زیرا خارج از روش متعارف سخن است و هم مایه ضعف استدلال به آن عام می گردد

منبع : ابوالحسن محمدی ؛ مبانی استنباط حقوق اسلامی

تخصیص

تخصیص

به این جملات دقت کنید:
1 - ماده 30 قانون مدنی : هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف دارد مگر در مواردی که قانون استثناءکرده باشد
2 - به همه ی دانشجویان خوابگاه بدهید مگر دانشجویان تهرانی

در دو جمله ی فوق ابتدا یک حکم عام آمده و سپس با آمدن جمله ای، حکم عام، محدود و خاص گردیده است

مثلا در مثال دوم، حکم جمله در ابتدا عام است(همه ی دانشجویان) ولی حکم خاص به این حکم عام اضافه شده (مگر دانشجویان تهرانی ) که این حکم خاص، دامنه و شمول حکم عام را کاهش داده است. به این عمل در اصول تخصیص می گوییم

تخصیص در آیات قران

آیه ای از قران، ممکن است با دلیلی دیگر تخصیص بخورد

از جمله دلایلی که می توانند مخصص آیه ای از قران باشند عبارتند از:

1 تخصیص قران با دلیل عقل

2 تخصیص قران با اجماع

3 تخصیص قران با خبر واحد

4 تخصیص قران با خبر متواتر

5 تخصیص قران با آیه ای دیگراز قران

مخصص منفصل و انواع مخصص منفصل

براى مخصص منفصل اقسامى ذكر كرده اند , كه مشهورترين آنها عبارت از لفظى و عقلى است .

الف: مخصص منفصل لفظى :

هر دليل لفظى كه دائره عام را مضيق نمايد و با فاصله صادر گردد , آن را مخصص منفصل لفظى مى نامند . مانند آنكه يك بار بگويد :همه دانشمندان را احترام كن، و در عبارت ديگر بگويد: دانشمندان فاسق قابل احترام نيستند . اين جمله , دائره شمول جمله قبل راضيق مى نمايد و لزوم احترام را به دانشمندان عادل اختصاص مى دهد .

ب: مخصص منفصل عقلى:

هر گاه جمله عامى صادر شود ولى عقل دايره شمول راضيق نمايد , آن را مخصص عقلى گويند . و چون با فاصله انجام مى شود , منفصل است .

مثل آنكه شخصى به خادم خويش بگويد: تمام همسايگان را به منزل من دعوت كن. اين جمله عام است , ولى اگر براى خادم چنين قطعى حاصل شود كه صاحب منزل هيچگاه مايل نيست دشمنانش بخانه او بيايند در اينجا اين قطع و جزم عقلى , حكم عام را تخصيص مى زند . يعنى مخصوص مى كند به همسايگانى كه با صاحب منزل دشمنى و عداوتى ندارند .

اينگونه مخصص را در اصطلاح علماى اصول فقه مخصص لبى نيز مى نامند , كه به معناى همان عقلى است .

منبع: مباحثى از اصول فقه،  دکتر سيد مصطفي محقق داماد

تخصیص

 تخصیص :

در اصطلاح یعنی : هرگاه عامی داشته باشیم و پس از آن عام، خاص بیاید و دامنه ی شمول عام را کاهش دهد، به این عمل تخصیص می گوییم.

 *به خاصی که محدوده ی عام را کاهش دهد، مخصص می گوییم

به همه ی دانشجویان خوابگاه بدهید مگر دانشجویان تهرانی (مگر دانشجویان تهرانی مخصص است)  

 


مخصص متصل و منفصل

مخصص متصل : اگر مخصص به عام چسبیده باشد، مخصص متصل نام دارد

مخصص منفصل: اگر مخصص به عام نچسبیده باشد، و از آن جدا باشد، مخصص متصل نام دارد

* آیه 142 سوره نساء عام است و آیه 146 همین سوره، مخصص آن است .

 

1 - إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ كُسَالَى يُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِيلاً (142(

منافقان مى‏خواهند خدا را فريب دهند; در حالى كه او آنها را فريب مى‏دهد; و هنگامى كه به نماز برمى‏خيزند، با كسالت برمى‏خيزند; و در برابر مردم ريا مى‏كنند; و خدا را جز اندكى ياد نمى‏نمايند!

2- إِلَّا الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللَّهِ وَأَخْلَصُواْ دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْراً عَظِيماً (146(

مگر آنها كه توبه كنند، و جبران و اصلاح نمايند، به (دامن لطف) خدا، چنگ زنند، و دين خود را براى خدا خالص كنند; آنها با مؤمنان خواهند بود; و خداوند به افراد باايمان، پاداش عظيمى خواهد داد.

 

نسخ در قران :

منظور از این عبارت این است که آیا دلیلی ( مانند خود قران ،سنت ،اجماع ، ...میتواند آیات قران را نسخ کند :

قبلا بیان نمودیم که آیاتی در قران وجود دارند که ناسخ آیات دیگر هستند.مثلا آیه 2 سوره نور ناسخ آیه 15 سوره نسا است

 

آیه 15 سوره نسا (وَ اللاَّتي‏ يَأْتينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبيلاً - و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند ، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند ، آنان [ زنان ] را در خانه ها ( ی خود ) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد یا اینکه خداوند ، راهی برای آنها قرار دهد. )

 آیه 2 سوره نور ( الزَّانِيَةُ وَ الزَّانىِ فَاجْلِدُواْ كلَّ وَاحِدٍ مِّنهُمَا مِاْئَةَ جَلْدَةٍ -  به
هر زن زناکار و مرد زناکارى صد تازیانه بزنید)

 می بینیم که در آیه 15 سوره نسا مجازات زن زناکار را حبس دانسته ولی آیه 2 سوره نور مجازات زن زناکار را تازیانه دانسته

 

تخصیص ( تخصیص در اصول فقه )

تخصیص یعنی خاص کردن

اگر یک عام داشته باشیم و بعد از این عام یک خاص بیاوریم و با این خاص،محدوده ی عام را کاهش دهیم،به این عمل تخصیص می گوییم

فرق تخصیص و حکومت

تخصیص یعنی خارج کردن خاص از عام

به این مثال دقت کنید: به همهی دانشجویان وام بدهید مگر به دانشجویان حقوق

در این جا تخصیص رخ داده؛ زیرا ما خاص ( یعنی دانشجویان حقوق ) را از عام ( یعنی همهی دانشجویان خارج کرده ایم )

حکومت دو حالت دارد: یا توسعه می دهد و یا تضییغ می کند

حکومت در آنجایی که توسعه می دهد، با تخصیص اشتباه نمی شود ولی در آنجا که محدود میکنه، با تخصیص شبیه هست


تفاوت تخصیص با این نوع از حکومت ( حکومت به صورت تضییغ) :

اخراج کردن در تخصیص حقیقی است ولی در حکومت تنزیلی و ادعایی است