ماده امر

منظور از ماده امر، حروف ( الف، ميم ، ر ) مي باشد.

در آيات و روايات و مواد قانوني هم، اين حروف به کار رفته اند

مثال اول:

وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ . سوره ي آل عمران

مثال دوم:

ماده 336 قانون مدني: هر گاه کسي بر حسب امر ديگري اقدام به عملي نمايد که عرفاً براي آن عمل اجرتي بوده و يا آن شخص عادتاً مهياي آن عمل باشد عامل، مستحق اجرت عمل خود خواهد بود مگر اين که معلوم شود که قصد تبرع داشته است‌.

صیغه امر ( هیئت امر یا هیئت افعل )

منظور از صیغه ی اَمر، فعل یا شبه فعلی است که با آن انجام چیزی طلب می شود. به عبارت دیگر، مقصود از صیغه امر، صیغه های امر غایب و امر مخاطب ( امر حاظر ) و اسم ها و فعل هایی که به معنای امر هستند و ... می باشد که با این صیغه ها، فردی از دیگری انجام چیزی را طلب می کند .

 

مثال اول : یا یحیی خذ الکتاب بقوة – ای یحیی توانمندانه کتاب را بگیر – مریم / 12 . در این جا خداوند از حضرت یحیی انجام چیزی را طلب می کند .

مثال دوم : اقیمو الصلوة

مثال سوم : اوفوا بالعقود – مایده / 1

دلالت صیغه امر بر وجوب

آيا امر دلالت بر وجوب و الزام مى كند ؟

بنابر اصل حقيقت , در برخورد . با كلمات و عبارات ابتدا معنى حقيقى آن به ذهن متبادر مى شود . بنابر اين قاعده , از امر اصولا الزام و وجوب متبادر است . و لذا بنظر گروهى از دانشمندان علم اصول , ظاهر صيغه امر دلالت بر وجوب مى كند و اگر گوينده منظور ديگرى داشته باشد , بايد با آوردن قرينه آن را برساند . ولى عده ديگرى از متاخرين عقيده ديگرى در مورد امر دارند

البته الزام و وجوب , هميشه با صيغه و هيأت مخصوص امر بيان نمى شود . يعنى ممكن است دستور دهنده , مطلوب خود را در قالب جمله خبريه بيان نمايد . مثلا استاد مى گويد: دانشجويان محترم , درس را خواهند نوشت؛ اين جمله از نظر قالب, خبرى است ولى از مفهوم آن و شأن گوينده و شنوندگان به خوبى بر می آید كه جمله امرى است و بصورت محترمانه بيان گرديده

منبع: مباحثى از اصول فقه،  دکتر سيد مصطفي محقق داماد

دلالت امر بر وجوب

آیا صیغه امر بر وجوب دلالت دارد؟

در این مورد نظرات متععدی است:

عده ای معتقدند که صیغه امر برای دلالت بر وجوب وضع شده است

عده ای معتقدند که صیغه امر برای دلالت بر وجوب و استحباب وضع شده است

عده ای معتقدند مه خود لفظ امر، مشترک لفظی است بین وجوب و استحباب


نکته: علامه مظفر در این مسئله می گوید،دلالت امر بر این موارد ( مانند وجوب و .. )،به حکم عقل است و نه وضع و قرارداد،و این عقل است که میگوید وقتی آمر به مامور چیزی را امر کرد،انجامش بر مامور واجب است ( پس دلالت امر بر وجوب است آن هم به حکم عقل  و نه دلالت وضعی )

ارکان امر

           

آمر

کسی که اَمر می کند(اَمر کننده به مامور)

مامور

کسی آمر به او اَمر میکند(اَمر شونده)

ماموربه

کاری که آمر از مامور طلب می کند(مورد اَمر)


 ماده ی امر:

مقصود از ماده امر، واژه امر ( یعنی حروف "ا، م، ر" ) می باشد که اصولیون برای این واژه معانی گوناگونی را بیان کرده اند. از جمله معانی آن عبارت اند از : طلب، شی،فعل ، حادثه و ... که ما در اصول فقه با معنای اول " یعنی طلب " سر و کار داریم :

1 – طلب :

مثال اول : مانند واژه امر در آیه 63 سوره نور : فلیحذر الذین یخالفون عن امره ان تصیبهم فتنة او یصیبهم عذاب الیم – پس باید بترسند کسانی که مخالفت امر خدا را می کنند که مبادا به فتنه بزرگ یا عذاب دردناک گرفتار شوند

مثال دوم : مانند واژه امر در ماده 336 قانون مدنی : هر گاه کسي بر حسب امر ديگري اقدام به عملي نمايد که عرفاً براي آن عمل اجرتي بوده و يا آن شخص عادتاً مهياي آن عمل باشد عامل، مستحق اجرت عمل خود خواهد بود مگر اين که معلوم شود که قصد تبرع داشته است‌

" که در دو مثال فوق واژه امر به معنای طلب است "

 

2 – شی :

مثال اول : ما رایت الیوم امرا عجیبا – امروز چیز عجیبی ندیدم

 مانند واژه امر در ماده 189 قانون مدنی : عقد منجز آن است که تأثير آن بر حسب انشاء، موقوف به ‌امر ديگري نباشد والا معلق خواهد بود

" که در دو مثال فوق، واژه امر به معنای چیز است "

3 – فعل ( کار ) :

مثال اول : آیه 97 سوره هود " و ما امر فرعون برشید – وهیچ هدایت و رشدی در امر ( کار ) فرعون نخواهد بود "

مثال دوم : مانند واژه امر در ماده ۶۵۶ قانون مدنی : وکالت عقدي است که به موجب آن يکي از طرفين طرف ديگر را براي انجام امري نايب خود مي‌نمايد.

" که در دو مثال فوق، واژه امر به معنای کار است "

 

4 – حادثه :

امر کربلا من اعظم القضایا – حادثه کربلا از بزرگترین اتفاقات است

" که در این مثال، واژه امر به معنای حادثه است "

با توجه به این که بیان نمودیم در اصول با معنای اول " یعنی طلب " سر و کار داریم، می توان گفت : واژه امر در اصطلاح یعنی : هر گاه فردی از دیگری انجام عملی را طلب کند، به طوری که امر کننده در مرتبه بالاتری نسبت به امر شونده قرار داشته باشد

الفاظ نهی ( الفاظ نهی در اصول فقه )

نهی در اصول فقه الفاظ زیادی دارد

از جمله : نباید، نمی شود،نمی تواند و افعال نهی و ...

جمله خبری در جایگاه انشاء مانند صیغه امر ( هیئت امر ) دلالت بر وجوب دارد

جمله خبری در جایگاه انشاءمانند صیغه امر ( هیئت امر ) دلالت بر وجوب دارد 

جمله خبری در جایگاه انشاء مانند جمله ی المومنون عند شروطهم : مومنون باید به شروط خود وفا کنند

در این حمله،ما نه ماده امر داریم و نه هیئت امر و این یک جمله خبری در جایگاه انشاء است که این هم دلالت بر وجوب دارد

صيغه نهى

منظور از صيغه نهى، هر قالب كلامى است كه دلالت بر درخواست ترك نمايد . مانند قالب هاى لاتفعل , اياك ان تفعل در زبان عربى و نكن , مبادا بكنى در زبان فارسى .


 

منبع: مباحثى از اصول فقه،  دکتر سيد مصطفي محقق داماد