منطوق و مفهوم‌

منطوق و مفهوم‌

منطوق در لغت،يعنى آنچه بدان نطق شده و در اصطلاح،عبارت است از معنايى كه به‌طور مستقيم از يك‌عبارت به ذهن مى‌رسد و در جمله ذكر شده است.

مفهوم به معنايى گفته‌مى‌شود كه در جمله بدان تصريح‌نشده،ولى از آن فهميده مى‌شود و لازمه معناى اصلى‌جمله است.

اصل برائت در حقوق و قانون

نمونه هایی از اصل برائت در حقوق ایران:

1) ماده 2 قانون مجازات اسلامی: هر فعل يا ترك فعلي كه در قانون براي آن مجازات تعيين شده باشد جرم محسوب مي شود .

2) اصل 37 قانون اساسی: اصل . برائت است و هيچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمي شود مگر اينکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد

3) ماده 197 آیین دادرسی مدنی: اصل برائت است، بنابراين اگر كسي مدعي حق يا ديني برديگري باشد بايد آنرا اثبات كند، درغير اين‌صورت با سوگند خوانده حكم‌برائت صادر خواهد شد.

موارد به کار بردن اصل تخییر

موارد به کار بردن اصل تخییر :

الف: تخییر بین دو دلیل متعارض

ب: تخییر بین افراد واجب مخیر

ج: تخییر بین محذورین ( تخییر بین واجب و حرام )

د: تخییر بین دو حکم متزاحم

اصل تخییر

اصل تخییر یعنی این که ما یک تکلیف الزامی داشته باشیم اما این تکلیف الزامی بین دو چیز مردد باشد و ما نتوانیم آن دو چیز را با هم انجام دهیم ، در این جا به اصل تخییر متوسل می شویم و بر اسساس آن می گوییم : وظیفه ی ما این است که یکی از آن دو را انجام دهیم

اصل برائت را چه کسانی می توانند اجرا کنند؟

چه کسانی می توانند اصل برائت را اجرا کنند؟

مجتهدین و یا مقلدین ؟

مجتهدین به این علت که دارای قدرت استنباط هستند و آگاه به فقه می باشند،اصل برائت را اجرا می کنند و بر اساس آن حکم صادر می کنند ولی مقلدین وظیفه دارند که از این افراد تبعیت کنند

اجتهاد تجزى

اجتهاد تجزى

هرگاه كسى را بر استنباط برخى از احكام , قوه و توانايى باشد قوه استنباط او را اجتهاد تجزى و خودش را مجتهد متجزى مى خوانند


منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

اجتهاد مطلق

اجتهاد مطلق , هم نسبت به خود شخص مجتهد و هم نسبت به كسانى عامى كه بخواهند به او رجوع كنند حجت مى باشد ليكن درباره اجتهاد بر وجه تجزى در هر دو مورد اختلاف شده است


منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

مدارک حجیت اصل برائت

مدارک حجیت اصل برائت :

1) حدیث رفع

2) اجماع علماء

3) روایات و احادیث

4) آیاتی از قران ( مانند آیه ی ما کنا معذبین حتی نبعث رسولاً )

5) دلایل عقلی ( مانند قاعده ی قبح عقاب بلابیان )

اصل استصحاب

استصحاب

در تعريف استصحاب عباراتى مختلف گفته شده و در پيرامن آنها نقش و ابرام فراوان به عمل آمده است . از جمله اين تعاريفاست عبارت معروف ابقاء ما كان و اثبات ما ثبت كه اگر چنانچه ادعا شده , از همه تعاريفى كه از استصحاب شده متينتر نباشد بى گمان از همه آنها مختصرتر است ليكن چون لفظ استصحاب در آيه و روايتى وارد نشده است آن همه دقت در جرح و تعديل تعريف آن ضرورت ندارد بلكه اين اندازه كافى است كه دانسته شود :

هرگاه چيزى به طور يقين در زمانى موجود باشد و نسبت به زمان بعد , وجودش مورد ترديد گردد پس اگر نسبت به اين شك اعتنائى نشود و آن چيز نسبت به زمان بعد موجود فرض شود يعنى همه آثار شرعى كه بر وجود تحقيقى آن بار مى شده بر وجود تنزيلى آن بار گردد در اين صورت مى گويند وجود آن چيز استصحاب شدهاست


منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

شرایط جریان استصحاب

شرائط اجراي اصل استصحاب

براى جريان استصحاب شرائطى گفته شده است از اين قبيل :

1 - اتحاد متعلق شك و يقين .

2 - اجتماع يقين و شك در يك زمان

3 - فعلى بودن شك و يقين

4 - مقدم بود زمان مورد يقينبر زمان مورد شك

منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد