مفهوم شرط
مفهوم شرط:
جمله شرطيه داراى دو جزء است , شرط و جزا . مثلا : اگر درس بخوانى قبول مى شوى. اگر درس بخوانى , شرط و قبول مى شوى جزاى شرط است . حال بايد ديد جمله شرطيه كه از شرط و جزا تركيب يافته , داراى مفهوم هست يا نه ؟
علماى اصول مى گويند جملات شرطيه دو گونه اند , كه يك گونه اش مسلما مفهوم ندارد و آن در جائى است كه شرط , محقق موضوع باشد . با اين توضيح كه گاهى تحقق جزا در خارج منوط به تحقق شرط است , و بدون آن هرگز اتفاق نمى افتد . مثلا دستور داده مى شود: اگر داراى فرزند پسرى شدى , نامش را محمد بگذار. واضح است كه تحقق نامگذارى محمد منوط به دارا شدن فرزند پسر است . يعنى شرط , محقق موضوع است . ولى هميشه اين طور نيست , مثلا گوينده مى گويد: اگر دوستانت بتو احسان كردند , به آنان احسان كن. در اينجا ممكن است شكل شرط يعنى احسان دوستان تحقق پيدا نكند , ولى جزا يعنى احسان متقابل شنونده تحقق بيابد . اصل بحث در اينجا است و جملات شرطيه اى كه ممكن است داراى مفهوم باشد , از اين نوع است . والا جملات شرطيه نوع اول قطعا مفهوم ندارد . يعنى مفهوم در جائى است كه با نيامدن شرط , احتمال و امكان آمدن جزا باشد .
اصوليين مى گويند براى اينكه جملات شرطيه مفهوم مخالف داشته باشد , سه چيز لازم است :
اول اينكه بين شرط و جزا رابطه منطقى وجود داشته باشد .
دوم اينكه بايد بين شرط و جزا رابطه سبب و مسببى موجود باشد , يعنى شرط جمله اول , سبب جمله دوم باشد .
سوم اينكه جزا كه مسبب از شرط است تنها سببش همين شرط باشد , يعنى سبب ديگرى نداشته باشد .
علماى اصول مى گويند در جملات شرطيه اين سه مطلب
ظهور دارد . مثلا گفته مى شود : اگر كسى داراى مدرك ليسانس قضائى است
مى تواند قاضى شود . مفهوم مخالف اين است كه كسانى كه داراى تحصيلات قضائى نيستند
, نمى توانند قاضى شوند . يعنى مفهوم مخالف جمله شرطيه بالا حجيت دارد . يعنى اگر - الف - شرط و سبب تحقق - ب - باشد , به نحوى كه اگر - الف - منتفى شود - ب - هم به تبع آن
منتفى گردد , اين چنين جملات شرطيه داراى مفهوم است و مفهوم آن حجت خواهد بود
منبع: مباحثى از اصول فقه، دکتر سيد مصطفي محقق داماد