واجب عقلی

بسم الله الرحمن الرحیم

حالت اول : گاهی شارع عملی برای ما واجب می کند ، مثلاً خداوند نماز ، روزه، حج ، زکات، خمس و ... را بر ما واجب کرده است ، که به این نوع اعمال واجب، واجب شرعی می گوییم.
اما:
حالت دوم : گاه شارع چیزی را بر ما واجب نمی کند، بلکه این عقل است که عملی بر ما واجب می کند، مثلاً عقل حکم می کند که از بین " مهم " و " مهم تر " باید ، " مهم تر " را انتخاب کرد، که به این نوع واجب، واجب عقلی می گوییم.

اجتهاد بالقوه و اجتهاد بالفعل

اجتهاد بالقوه و اجتهاد بالفعل:

اجتهاد بالقوّه آن است که مجتهد، ملکه و توانایی استنباط احکام شرعی را دارد، لیکن در عمل، استنباط نکرده و یا موارد استنباطش اندک است، ولی در اجتهاد بالفعل، مجتهد علاوه بر قدرت بر استنباط، در عمل نیز مسائل بسیاری را استنباط کرده است.

مفهوم مخالف

مفهوم مخالف
مفهومي است كه از حيث نفي و اثبات؛ عكس منطوق باشد. (یعنی اگر منطوق منفی باشد، مفهوم مثبت است و اگر منطوق مثبت باشد، مفهوم منفی است).

عام مجموعي

عام مجموعي : عام مجموعي آن است که شمول حکم براي افراد بطور اجتماع است . يعني در صورتي مي توان گفت امتثال وجود دارد كه مجموع ( من حيث المجموع ) را امتثال كرده باشد . مانند وجوب ايمان به ائمه معصومين (ع). پس در عام مجموعي يك امتثال و يك عصيان وجود دارد ، امتثال عبارت از ايمان به تمامي ائمه و عصيان عبارتست از عدم ايمان به همه آنها و لو عدم ايمان به يك فرد آنها .

تحلیل سوالات آزمون وکات 1391

تحلیل سوالات آزمون وکالت 1391
با توجه به این که پس از برگزاری آزمون وکالت 1391؛ برخی اشخاص و موسسات حقوقی نسبت به تحلیل سوالات آزمون وکالت اقدام نمودند؛ و به این جهت که تحلیل آنها از سوالات درس اصول فقه؛ با توجه به کتب اصول فقه زبان فارسی بود؛ در اقدامی جدید؛ سوالات اصول فقه آزمون وکالت 1391 توسط این وبلاگ با تاکید بیشتر به منابع اصیل اصول فقه شیعه که به زبان عربی می‌باشند تحلیل گردید؛ چرا که تحلیل مباحث اصول فقه بدون توجه به منابع اصیل شیعه و اهل سنت و اکتفا به متون فارسی عملی صحیح و شایسته ای نیست. البته این به این بدان معنا نیست که در این تحلیل نظرات حقوق دانان مورد بررسی قرار نگرفته است؛ بلکه این تحلیل بر اساس پاسخ نهایی اسکودا صورت گرفته و چون اشخاص و موسسات حقوقی اشاره شده در پاسخنامه های خود مستند خود را کتب اصول فارسی معرفی کرده بودند، ذکر مجدد آن، کاری بیهوده بود 

تقسيم مقدمه به وجود،صحت،وجوب،علم

تقسيم مقدمه به وجود،صحت،وجوب،علم
مقدمه وجود:مقدمه است كه وجود ذوالمقدمه بدان وابسته است مثل رابطه ميان سبب ومسبب كه وجودمسبب وابسته به سبب است.
مقدمه صحت:مقدمه اي است كه صحت ذوامقدمه وابسته به آن است مثل بيع مصولي كه صحت آن وابسته به اجازه مالك است.
مقدمه وجوب:مقدمه اي است كه وجوب ذوالمقدمه وابسته به آن است مثا استطاعت مالي كه وجوب حج وابسته به آن است يعني استطاعت مالي نباشدحج واجب نخواهدشد.
مقدمه علم : مقدمه اي است كه علم ويقين به تحقق ذوالمقدمه وابسته به آن است مانندنمازبه سوي جهات چهارگانه درهنگامي كه جهت قبله رانيافته ايم (نمي دانم قبله كدام طرف است)دراين حال نمازجهات چهارگانه مقدمه است براي علم ويقين به تحقق(صلاةالي القبله )

حقيقت شرعيه

حقيقت شرعيه
حقيقت در برابرمجاز بر سه قسم است :حقيقت لغويه ،حقيقت عرفيه و حقيقت شرعيه .

شكي نيست كه ما مسلمانان از كلمه صلاه....به معناي امروزي نماز همين معناي شرعيه را مي فهميم و شكي نيست كه در اين كه اين معاني شرعيه ،يك سلسه معانيجديد  هستند كه عربهاي دوران جاهليت و قبل از اسلام هيچگونه انس و آشنايي با اين معاني (مثلا صلاه به معناي نماز نه دعا)نداشته بلكه اين الفاظ بعد از اسلام از معاني اغويه به سوي اين معاني نقل داده شده اند (صلاه به معناي دعا اه صلاه به معناي نماز )محا نزاع و اختلاف در اين است كه آيا نقل اين الفاظ از معاني لغويه به معاني شرعيه و حقيقت شدن اينها در اين معاني در عصر خود شارع مقدس بوده كه حقيقت شرعيه ثابت شود يا در عصر متشرعيه در اثر كثرت استعمال در اين معاني جديد حقيقت شده اند و اگر هم در زمان شارع در اين معاني شرعيه بكار رفته اند به كمك قرينه و مجازا در اين معاني جديد استعمال شده اند .

 
ثمره اين بحث
ثمره نزاع در بحت حقيقت شرعيه در الفاظي پيدا ميشود كه بدون قرينه در كلام شارع وارد شده است و فرقي نمي كند كه در قرآن باشد يا در سنت بنا بر قول اول (كه بپذيريم حقيقت شرعيه وجود دارد)اين الفاظ هر گاه بدون قرينه بكار رود بر معاني شرعي وجديد آنها حمل ميشوند و بنا بر قول دوم (كه بپذيريم حقيقت متشرعيه وجود دارد)اين الفاظ بر معاني لغوي حمل مي شد يا اينكه در آنها قائل به توقف مي شويم معني نه در معناي شرعيه حمل ميشوند و نه بر معاني آنها ،چون معلوم است كه وقتي حقيقت شرعيه در زمان پيامبر اكرم (ص)ثابت نشود در اين صورت اين معاني اصطلاحي جديد در زمان حضرت  رسول ا... (ص)دست كم مجاز مشهود خواهند بود مثلا در حديث (اذا رايتم الهلال فصلوا )اگر قائل به حقيقت شرعيه باشيم چون افظ صلاه در لسان شارع مقدس بكار رفته است ما نمي دانيم كه معناي لغوي را اراده كرده يا معناي شرعي را قرينه هم نداريم اگر قائل به قبول حقيقت شرعيه باشيم اين لفظ را حمل بر معاني شرعيه ومي گوييم منظور و نيت رسول ا... (ص)از صل همين نماز به عبارت است يعني ماه را ديدي دو ركعت نماز بر تو واجب است و اگر قائل به نبوت حقيقت شرعيه نشويم دو راه پيش روي ما است

ادامه نوشته

دلالت لفظ بر معنا

دلالت لفظ بر معنا به چهار صورت مي باشد :

الف – نص

ب- ظاهر

ج- مجمل

د- مؤول

اصل عدم اشتراک

اصل عدم اشتراک :
چنانچه در مورد لفظي جز معناي حقيقي لحق احتمال وجود معناي حقيقي ديگري داده شود ، از آن به لفظ مشترك تعبير مي شود با اجراي اصل عدم اشتراك، آن معناي محتمل ،منتفي مي گردد .
توضیحات اصل عدم اشتراک :
نكته : وقتي لفظي در دو معني بكار رود دو حالت وجود دارد يك حالت اين است كه هر دو معني حقيقي است و حالت ديگر اين است كه يك معني مجازي و معني ديگر حقيقي است . كه به اين لفظ حقيقت مجاز گويند .
مثال : لفظ بيع در دو معنا بكار رفته است هم به معني خريد و هم به معني فروش. به كلمه بيع لفظ مشترك گويند ( هر دو معني حقيقي ) لفظ سرو به دو معني دارد يكي معناي حقيقي به معناي درخت و ديگري معناي مجازي به معناي انسان قد بلند به اين لفظ حقيقت مجاز ( يك معنا حقيقي و ديگري مجازي ) اگر شك كنيم لفظي كه دو معني دارد هر دو حقيقي و يا يكي حقيقي و ديگري مجازي ، در اينجا مي رويم سراغ اصل عدم اشتراك . و اصل عدم اشتراك به ما مي گويد كه يك معنا حقيقي و ديگري مجازي است .
يك لفظ داريم در دو معني بكار مي رود مثل لفظ موش ، معني اول انسان ترسو و معني دوم حيوان . ما نمي دانيم هر دو حقيقي و يا يكي حقيقي و يكي مجازي است ؟ ما مي خواهيم بدانيم كدام حالت منطقي تر است هر دو معني حقيقي و يا يكي حقيقي و ديگري مجازي؟اگر فرض كنيم هر دو معنا حقيقي ( لفظ موش دو معني دارد هر دو حقيقي است ) لفظ مي شود مشترك و چون هيچ قرينه اي نداريم به بن بست مي رسيم.
دوم: اگر فرض كنيم يكي از معاني حقيقي و ديگري مجازي: دو سوال در اين حالت مطرح مي شود:
سوال اول : كدام معني حقيقي و كدام مجازي است؟ جهت پاسخ به اين سوال اينجا چهار روش وجود دارد كه بايد هرچهار طريق بايد امتحان گردد .
سوال دوم : پس از تعيين معني حقيقي و مجازي ، حال سوال اين است كه منظور متكلم معناي حقيقي است يا مجازي؟ با استفاده از اصل اصاله الحقيقه مي گوييم منظور متكلم معني حقيقي بوده است .
نكته : اگر لفظي چند تا معناي مجازي داشته باشد براي اينكه بفهميم كدام معني مجازي مورد نظر مي باشد از قرينه  معينه استفاده مي كنيم تا معناي مجازي مورد نظر را استخراج شود .

تازه ترین منابع کنکور وکالت

برای مشاهده ی منابع آزمون وکالت اینجا کلیک کنید