واجب غیری

واجب غیری

واجب غیری به واجبی گفته می شود که خودش به نفسه و به طور مستقیم دارای مصلحت نیست بلکه مصلحت در غیر آن است؛ برای اصالتاً و به طور مستقیم در مقام بیان وجوب وضو است، اما خود » و اذا قمتم الی الصلوۀ فاغسلوا وجوهکم « مثال، " فاغسلوا " در آیه شریفه وضو مصلحت ندارد بلکه وضو مقدمه نماز است.

حقیقت شرعیه

حقیقت شرعیه:
شكى نيست در اينكه پس از ظهور اسلام تصرّفاتى در لغات عربى بعمل آمده و شارع (ص) واژه‌هائى را كه قبلا بمعانى وضعيّه خود اختصاص داشته‌اند در احكام و عبادات خاصّۀ كه جزو شريعت اسلام بوده‌اند بكار برده است مثلا لفظ صلوة كه قبلا بمعنى دعا بوده بعدا در لسان شرع در مقابل عبادت مخصوصۀ كه داراى اركان و ركعات خاصه است استعمال گرديده و يا لفظ زكوة كه قبلا بمعنى نموّ بوده در مقابل اداى مال مخصوص و يا كلمۀ حجّ كه در لغت بمعنى مطلق قصد بوده در مقابل مناسك مخصوصۀ بكار برده شده است، ولى آيا اين استعمال‌ها بطريق حقيقت صورت گرفته يا مجاز؟ يعنى شارع اسلام اين الفاظ را از معانى اصليه خود نقل و در مقابل معانى جديده وضع نموده است؟ يا بدون اينكه آنها را از معانى اصليه منتزع سازد مجازا و با ضمّ قرينۀ صارفه در معانى جديده استعمال كرده است؟

ادامه نوشته

مثال‌هایی برای عام بدلی

مثال‌هایی برای عام بدلی
مثال اول: مخارج پدی که فقیر شده است به عهده هر یک از فرزندان است.
مثال دوم: حق مطالبه حد قذف به همه وارثان به جز زن و شوهر منتقل می‌شود و هر یک از ورثه می‌تواند آن را مطالبه کند هرچند دیگران عفو کنند
مثال سوم: نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسید موقوف به اجازه پدر یا جد پدری است

دلالت تضمنی

دلالت تضمنی
دلالت تضمنی یعنی این که لفظ بر بخشی از معنا دلالت داشته باشد.
مثال: مورد معامله بايد مال يا عملي باشد که هر يک از متعاملين، تعهد تسليم يا ايفاي آن را مي‌کنند (مورد معامله دو جزء است، ثمن و مثمن. پس این ماده بر تمام آن دلالت نمی‌کند و بر جزیی از آن دلالت می‌کند).

تنافی و تعارض مطلق و مقید

تنافی و تعارض مطلق و مقید
مطلق و مقید ممکن است دو حالت با هم داشته باشند:
1 – حالت اول : ممکن است با هم تعارض ( تنافی ) داشته باشند :
ماده  ١۶۵  ق.م.ا :خوردن مسكر موجب حدّ است،اعم از آنكه‌كم باشد يا زياد،مست كند يا نكند
اطلاق اين ماده شامل صورت اضطرار و عدم اضطرارمى‌شود،اما در ماده  ١۶٧  ق.م.ا.آمده است: هرگاه كسى مضطر شود كه براى نجات ازمرگ يا جهت درمان بيمارى سخت،به‌مقدار ضرورت شراب بخورد،محكوم به حدنخواهد شد.
در اينجا اطلاق ماده  ١۶۵  به‌وسيله ماده  ١۶٧  مقيد شده است،در نتيجه،حدّشرب مسكر،در غير موارد اضطرار است. ( می بینیم که مطلق و مقید را با هم جمع کرده ایم).
2 – حالت دوم : ممکن است با هم تعارض ( تنافی ) نداشته باشند :
ماده  ٣٢٨  ق.م :هركس مال ديگرى را تلف كند ضامن آن است
ماده  ۶٧٧  ق.م.ا : هركس عمدا مال ديگرى را تلف كند به حبس محكوم خواهد شد
در ماده اول،اتلاف مال به‌صورت مطلق و در ماده دوم به‌صورت مقيد نگريسته شده واحكام جداگانه‌اى مقرر شده است و با هم تعارض و تنافی هم ندارند ( لذا با هم جمع نمی شوند و هرکدام در جای خود به کار می رود ).

عام افرادي و مجموعی و بدلی

عام افرادي، یعنی عبارتی که تک تک افراد خود را به طور جداگانه در بر میگیرد. عام مجموعی، عبارت از عامی است که افرادش را من حیث المجموع و یک جا در بر میگیرد. عام بدلی، عبارت از عامی است که یک فرد غیر معین از یک جمله را در بر میگیرد.

امر پس از امر

امر کردن برای بار دوم برای تاکید است یا تاسیس امری جدید؟؟
دارای دو حالت است :
الف)اگر امر دوم پس از انجام امر اول باشد دلالت برتاسیس امری جدید است .
ب)اما اگر قبل از انجام امر نخست باشد چندحالت دارد:
* متعلق امر دارای قیی باشد که به تعدد مورد امور ظهور دارد=امردوم جدید
*حکم دردومورد هرکدام سبب خاصی داشته باشد=امردوم =تکلیف جدید
*درصورتی که سبب حکم برای یکی از دوامر ذکر شده وبرای دیگری ذکر نشده ظاهرا مراد تاکید است اما به صورت مقید.
*درصورتی که سبب برای هیچ یک ازدوحکم ذکر نشده =تاکید نخستین امر

توقف اجتهاد بر علم اصول فقه

توقف اجتهاد بر علم اصول فقه:

1-    فخر رازی: ان اهم العلم للمجتهد علم اصول الفقه

2-    آیت الله خویی: اما علم الاصول فتوقف الاستنباط علیه اوضح من ان یخفی

3-    قانون اساسی: منع از تصویب قوانین مخالف اسلام