حجيت اصل برائت از ديد قران

حجيت برائت از ديد قران

در آیه ی 15 سوره اسراء آمده است : «  ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا"   » « هیچ کس را عذاب نمی کنیم تا آنکه برای آنان فرستاذه ای را مبعوث کنیم».

در این آیه خداوند فرموده اند تا زمانی که پیامبری برای مردم نفرستاده باشیم و آن پیامبر احکام را برای مردم بیان نکرده باشد، هیچ کس را به خاطر عملی که در واقع حرام است و مجازات دارد، به خاطر جهل آنها به حکم مجازات نمی کنیم .

اجتهاد تجزى

اجتهاد تجزى

هرگاه كسى را بر استنباط برخى از احكام , قوه و توانايى باشد قوه استنباط او را اجتهاد تجزى و خودش را مجتهد متجزى مى خوانند


منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

اجتهاد مطلق

اجتهاد مطلق , هم نسبت به خود شخص مجتهد و هم نسبت به كسانى عامى كه بخواهند به او رجوع كنند حجت مى باشد ليكن درباره اجتهاد بر وجه تجزى در هر دو مورد اختلاف شده است


منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

تعارض برائت و استصحاب در اصول فقه

تعارض استصحاب با برائت

چون استصحاب كه يكى از اصول عملى مى باشد , گاهى با امارات از قبيل ظواهر و خبر واحد تعارض مى يابد و گاهى با اصول عملى ديگر از اينرو آنچه براى فرق ميان امارات و اصول گفته شده است در اينجا بطور اختصار آورده مى شود :

ميان اصول و امارات از دو جهت فرق گذاشته شده است :

1 - از جهت موضوع

2 - از جهت حكم .

امتياز امارات از اصول از لحاظ موضوع , به چند چيز است :

1 - در موضوع اصول , مشكوك بودن آن اعتبار شده است بخلاف امارات .

2 - امارات چون بطور نوعى افاده گمان مى كند پس بخودى خود و بىآنكه شارع آنها را نسبت به حكم خويش طريق قرار دهد واقع را مى نماياند و به اصطلاع چنانكه علم كاشف است از واقع ظن و گمان نيز كاشف است جز اينكه كشفى كه در مود علم است كاملتر و قويتر مى باشد از آنچه در مرود گمان است وليكن در اصول , به هيچ گونه كشفى از واقع موجود نيست .

3 - امارات بلحاظ كاشف بودن آنها از واقع مورد اعتبار شارع قرار يافته است ليكن اصول , بر فرض اينكه كشفى هم در آنها تصور گردد , شارع در مقام اعتبار آنها آن جهت را الغاء كرده و به آن نظر نداشته است .

امتياز امارات از اصول , بلحاظ حكم از اين راه است كه در امارات آنچه , باصطلاح مجعول و مورد حكم شارع واقع شده طريق بودن امارات است بدين معنى كه شارع , كاشف ناقص را گمان نسبت بأحكام خود مانند كاشف كامل علم قرار داده است , پس فرق تكوينى ميان علم و گمان را , در عالم تشريع , نسبت به گمانهايى كه معتبر ساخته از ماين برداشته است يعنى احتمال طرف خخالف مظنون را , كه مايه نقصان ظن از علم و يگانه فارق ميان اين دو مى باشد , لغو كرده و نابودش انگاشته است

ليكن در اصول , طريق بودن آنها مورد جعل شارع نيست بلكه شارع , مطابق ساختن عمل را با آنچه از آنها بدست مي ايد و به اصطلاح مؤداى اصول مى باشد مورد جعل و حكم خود قرار داده است .


ادامه نوشته

اصل استصحاب

استصحاب

در تعريف استصحاب عباراتى مختلف گفته شده و در پيرامن آنها نقش و ابرام فراوان به عمل آمده است . از جمله اين تعاريفاست عبارت معروف ابقاء ما كان و اثبات ما ثبت كه اگر چنانچه ادعا شده , از همه تعاريفى كه از استصحاب شده متينتر نباشد بى گمان از همه آنها مختصرتر است ليكن چون لفظ استصحاب در آيه و روايتى وارد نشده است آن همه دقت در جرح و تعديل تعريف آن ضرورت ندارد بلكه اين اندازه كافى است كه دانسته شود :

هرگاه چيزى به طور يقين در زمانى موجود باشد و نسبت به زمان بعد , وجودش مورد ترديد گردد پس اگر نسبت به اين شك اعتنائى نشود و آن چيز نسبت به زمان بعد موجود فرض شود يعنى همه آثار شرعى كه بر وجود تحقيقى آن بار مى شده بر وجود تنزيلى آن بار گردد در اين صورت مى گويند وجود آن چيز استصحاب شدهاست


منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

شرایط جریان استصحاب

شرائط اجراي اصل استصحاب

براى جريان استصحاب شرائطى گفته شده است از اين قبيل :

1 - اتحاد متعلق شك و يقين .

2 - اجتماع يقين و شك در يك زمان

3 - فعلى بودن شك و يقين

4 - مقدم بود زمان مورد يقينبر زمان مورد شك

منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

استصحاب به سه چيز استوار است

استصحاب به سه چيز استوار است

1 - يقين نسبت به زمان پيش

2 - شك نسبت به زمان بعد

3 - بار ساختن آثار يقين در زمان شك

منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد