تعارض استصحاب با برائت
چون استصحاب كه يكى از اصول عملى مى باشد , گاهى با امارات از قبيل ظواهر و
خبر واحد
تعارض مى يابد و گاهى با اصول عملى ديگر از اينرو آنچه براى فرق ميان
امارات و اصول گفته شده است در اينجا بطور اختصار آورده مى شود :
ميان اصول و امارات از دو جهت فرق گذاشته شده است :
1 - از جهت موضوع
2 - از جهت حكم .
امتياز امارات از اصول از لحاظ موضوع , به چند چيز است :
1 - در موضوع اصول , مشكوك بودن آن اعتبار شده
است بخلاف امارات .
2 - امارات چون بطور نوعى افاده گمان مى كند پس
بخودى خود و بىآنكه شارع آنها را نسبت به حكم خويش طريق قرار دهد واقع را مى
نماياند و به اصطلاع چنانكه علم كاشف است از واقع ظن و گمان
نيز كاشف است جز اينكه كشفى كه در مود علم است كاملتر و قويتر مى باشد از آنچه در
مرود گمان است وليكن در اصول , به هيچ گونه كشفى از واقع موجود
نيست .
3 - امارات بلحاظ كاشف بودن آنها از واقع مورد
اعتبار شارع قرار يافته است ليكن اصول , بر فرض اينكه كشفى هم در
آنها تصور گردد ,
شارع در مقام اعتبار آنها آن جهت را الغاء كرده و به آن نظر نداشته
است .
امتياز امارات از اصول , بلحاظ حكم از اين راه است كه در امارات آنچه , باصطلاح
مجعول و مورد حكم شارع واقع شده طريق بودن امارات است بدين معنى كه شارع , كاشف
ناقص را گمان نسبت بأحكام خود مانند كاشف كامل علم قرار
داده است , پس فرق
تكوينى ميان علم و گمان را , در عالم تشريع , نسبت به گمانهايى كه معتبر ساخته از
ماين برداشته است يعنى احتمال طرف خخالف مظنون را , كه مايه نقصان ظن از علم و
يگانه فارق ميان اين دو مى باشد , لغو كرده و نابودش انگاشته است
ليكن در اصول , طريق بودن آنها مورد جعل شارع نيست بلكه شارع , مطابق
ساختن عمل را با آنچه از آنها بدست مي ايد و به اصطلاح مؤداى اصول مى باشد مورد جعل و
حكم خود قرار داده است .