اَصالة الحقیقة
هرگاه متکلّم لفظی را در جمله‌اي بیان کند و آن لفظ یک معنای حقیقی داشته باشد و یک معنای مجازی، و ما، هم معنای حقیقی آن لفظ را بدانیم و هم معنای مجازی آن را،ولی ندانیم منظور او در آن جمله از آن لفظ معنای حقیقی آن است، یا معنای مجازی آن؛ بر اساس اَصالة الحقیقة می‌گوییم: اصل بر این است که منظور و مُراد متکلّم از آن لفظ، معنای حقیقی آن است، مگر این‌که متکلّم قرینه و نشانه‌ای بیاورد و با آن قرینه و نشانه نشان دهد که منظورش از آن لفظ، معنای مجازی آن است.
مثال اول: اصل ۱۱۵ قانون اساسی: رییس‌جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب گردد.
به لفظ رجال در این مثال دقت نمایید. معنای حقیقی این لفظ، «مردان» است، و معنای مجازی آن، «افراد مهم و عالی‌رتبه» است. فرض کنید هم معنای حقیقی لفظ رجال را می‌دانیم و هم معنای مجازی آن را؛ حال شک کنیم که منظور و مُراد متکلّم در اصل ۱۱۵ قانون اساسی از این لفظ، معنای حقیقی آن است یا معنای مجازی آن.
در اینجا بر اساس اَصالة الحقیقة می‌گوییم: اصل بر این است که منظور و مُراد متکلّم از این لفظ، معنای حقیقی آن است مگر این‌که متکلّم قرینه و نشانه‌ای بیاورد و با آن قرینه و نشانه، نشان دهد که منظورش از این لفظ، معنای مجازی آن است.
مثال دوم: مستفاد از اصل ۲۱ قانون اساسی: دولت موظّف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و به ایجاد محکمۀ صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده اقدام کند.
به لفظ محکمه در این مثال دقت نمایید. معنای حقیقی محکمه، «مکاني که قاضي در آن حکم صادر می‌کند» می‌باشد و معنای مجازی آن، «قاضي محکمه» است. اکنون فرض کنید که ما هم معنای حقیقی محکمه را می‌دانیم و هم معنای مجازی آن را؛ ولی نمی‌دانیم منظور و مُراد متکلّم از لفظ محکمه در اصل ۲۱ قانون اساسی، معنای حقیقی آن است و یا معنای مجازی آن.
در اینجا بر اساس اَصالة الحقیقة می‌گوییم: اصل بر این است که منظور و مُراد متکلّم از این لفظ، معنای حقیقی آن است، مگر این‌که متکلّم قرینه و نشانه‌ای بیاورد و با آن قرینه و نشانه، نشان دهد که منظورش از این لفظ، معنای مجازی آن است.
منبع: اصول فقه دانشگاهی ؛ شب خیز ، محمد رضا