اصول عملیه:
فقیه براى استنباط حکم شرعى به منابع چهارگانه رجوع مى کند. فقیه گاهى در رجوع خود موفق و کامیاب مى گردد و گاه نه. یعنى گاهى به صورت یقینى و یا ظنى معتبر - یعنى ظنى که شارع اعتبار آن را تأیید کرده است- به حکم واقعى شرعى نائل می گردد،
پس تکلیفش روشن است، یعنى مى داند و یا ظن قوى معتبر دارد که شرع اسلام از او چه مى خواهد. ولى گاهى مأیوس و ناکام می شود یعنى تکلیف و حکم شارع را کشف نمى کند و بلا تکلیف و مردد می ماند. یعنی گاهی در برخی موضوعات، مجتهد در مقام جست و جو از ادله شرعی، دلیلی نقلی که مستقیماً با آن موضوع مرتبط باشد را نمی یابد، لذا برای بیان حکم شرعی ناچار است که به برخی از اصولی استناد کند که از منبع عقل یا از برخی عمومات موجود در منابع نقلی سرچشمه گرفته است. به این اصول، اصول عملیه گفته می شود.

اصول عملیه کلیه که در همه ابواب فقه مورد استعمال دارد چهار تا است:
1. اصل برائت
2. اصل احتیاط
۴. اصل تخییر
۳. اصل استصحاب