حکم تکلیفی

حکم تکلیفی
حکم تکلیفی حکمی است که با افعال مکلفان ارتباط مستقیم دارد.
احکامی تکلیفی پنج مورد هستند که عبارتند از : وجوب، حرمت، استحباب، کراهت، اباحه

فقه و عرف

فقه و عرف

این نوشتار برآن است در وهله نخست، ضرورت بحث از موضوع عرف و فقه را از جهات گوناگون مورد بررسی قرار دهد و روشن سازد که میدان تحقیق در این زمینه، بسی گسترده و عمیق است.
سپس سایر بحثهای مربوط به موضوع را براساس ترتیب منطقی درقالب چهار فصل ارائه می دهد; فصل اول در شناخت ماهیت عرف، فصل دوم در انقسامات عرف، فصل سوم در امور مربوط به دلیلیت عرف و فصل چهارم در امور مربوط به دلالت عرف. در خاتمه، اهم نتایج حاصل از بحثهادر اختیار خواننده گرامی قرار می گیرد.
پیشگفتار: اهمیت و ضرورت بحث
موضوع عرف و جایگاه آن در استنباط احکام شرعی، ازمهم ترین مباحث عصر حاضر محسوب می شود. این اهمیت از جهات ذیل است:

ادامه نوشته

منشاء و سرچشمه ي ظهور صيغه ي امر بر وجوب چيست؟

منشاء و سرچشمه ي ظهور صيغه ي امر بر وجوب چيست؟
1) وضع واضع. يعني واضع هنگام وضع صيغه ي امر مقررکردکه آن حقيقتا دلالت بروجوب نمايدو اگر در استحباب به کار برده شود، مجاز باشد.
2)  انصراف (از مقدمات حکمت است): يعني واضع وقتي صيغه ي امررا وضع نمود،آن را براي مطلق طلب درنظرگرفت.مطلق طلب دوفرد دارد:
الف) طلب وجوبي که مرتبه ي شديده ي طلب است.
ب) طلب استحبابي که مرتبه ي ضعيفه ي آن محسوب مي شود.
به هر حال وجوب مصداق اکمل طلب است، که عند الإطلاق انصراف پيدا مي کند به اينکه طلب به نحو وجوبي است و اگر از آن اراده ي استحبابي بشود، نياز به قرينه خاصه دارد. لذا وجوب قيد مستعمل فيه است نه قيد موضوع له.
3)حکم عقل: عقل حکم مي کند به علت برتري مولي، هرگاه امري از اوصادر شود، بر عبداست که آن را اتيان نمايدو با انبعاث مولي منبعث شود و تا زماني که مولي خود اذن بر ترک ندهد آن امر را به مورد اجراء گذارد.
حق اين است که صيغه امر نه بر وجوب و نه بر استحباب بلکه بر نسبت طلبيه وضع شده است و به حکم عقل از آن وجوب استفاده مي شود.

عام بدلي

عام بدلي : عام بدلي آن است که شمول و سريان حکم به نحو بدلي است . يعني مكلف در مقام تطبيق مأمور به در خارج در سعه قرار دارد و مخير به تطبيق مأموربه، به هر يك از افراد است . مثلا وقتي كسي دستور مي دهد كه برايش آب  بياورند و مشخص نكند چه نوع آبي ، درچه نوع ظرفي ، و به چه شكلي. دستور گيرنده مخير است آب را در ليوان بگذارد ، در جام آب بگذارد ، آب خيلي خنك باشد يا چنين نباشد و …. يعني مكلف در مقام امتثال مخير به تطبيق مأمور به با هر فردي از افراد طبيعت مورد دستور است

واجب منجز

واجب منجز آن است که وجودش متوقف بر چنین چیزی نباشد مانند نماز ظهر امروز پس از فرا رسیدن وقت آن.
منبع: محمدی ؛ ابوالحسن ؛ مبانی استنباط حقوق اسلامی