عُرْف

عُرْف در لغت به معنای شناسایی است.
عُرْف در اصطلاح اصول فقه روش خاصی است که افراد در مسئله معینی پیروی می‌کنند، بدون آنکه در قانون ذکری از آن رفته باشد. پس می‌توان گفت که عُرف قانونِ نانوشته است.
برای نمونه شیوه درود گفتن یا دست دادن که در جوامع گوناگون تفاوت‌هایی دارد که بر پایه عرف تعیین می‌شود.
به سخن دیگر، عرف عادت‌ها و رسومی است که عقلای جامعه آن را به طور کلی پذیرفته‌اند و آن را روا می‌دارند. یا به تعریف دیگر عرف به مجموعه‌ای از توافق‌ها و یا معیارها و هنجارها گفته می‌شود که از سوی عموم پذیرفته شده باشد.
بر پایه یک تعریف، مواردی شامل عرف می‌شود که:
    یکم: فرد خاصی برای ایجاد آن تلاش ننموده، بلکه جامعه آن را بدست آورده‌است.
    دوم: جستجو برای شناسایی آن ضرورت ندارد، بلکه خود آشکار و هویدا می‌باشد.
    سوم: هر یک از مردم به آسانی آن را می‏شناسند و نیازی به توضیح ندارد.

عدم صحت سلب

عدم صحت سلب : عدم صحت سلب از علايم حقيقت بوده و در جايي كه نتوان معنايي را از لفظي سلب نمود، محقق گرديده و بر حقيقي بودن استعمال آن لفظ در آن معنا دللت مي كند؛ به بيان ديگر، اگر لفظي در معنايي استعمال شده باشد و سلب آن معنا از لفظ نزد عرف ناپسند و مذموم باشد، عدم صحت سلب در مورد آن صادق است.