دلالت تنبیه و ایماء
دلالت تنبیه وایماء
دلالت تنبیه وایماء عبارت از این است که کلام دارای قیدی است که به نظر می رسد آن قید علت حکم است و گرنه نمی بایست ذکر شود.
منبع: محمدی ؛ ابوالحسن ؛ مبانی استنباط حقوق اسلامی
دلالت تنبیه وایماء
دلالت تنبیه وایماء عبارت از این است که کلام دارای قیدی است که به نظر می رسد آن قید علت حکم است و گرنه نمی بایست ذکر شود.
منبع: محمدی ؛ ابوالحسن ؛ مبانی استنباط حقوق اسلامی
* دلالت اشاره ممکن است از یک کلام استنباط شود و یا از دو یا چند کلام
به این دو آیه ی شریفه دقت کنید:
الف: در آیه ای از قران آمده است» قران در شب قدر نازل شده است ( انا انزلناه فی لیلة القدر . سوره قدر،آیه 1 )
ب: در آیه ای دیگر آمده است که » قران در ماه رمضان نازل شده است (شهر رمضان الذی انزل فیه القران . سوره بقره. آیه 185 )
»»»» لازمه ی این دو آِه این است که : شب قدر در ماه رمضان قرار دارد ( = دلالت اشاره )
* دلالت اشاره یکی از اقسام دلالت سیاقی است
دلالت اقتضاء:
قبلا "بحث تقدیر" را توضیح دادیم و گفتیم اگر متکلم جمله ای را بگوید و لفظی را در آن جمله بیان نکند(مخفی کند) می گوییم لفظی را در تقدیر گرفته است .
به این مثال ها دقت کنید:
مثال اول :خداوند در آیه 82 سوره یوسف می فرمایند : وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ (از ده بپرس ) ، که در واقع منظور خداوند این است که از اهل ده بپرس و نه از ده. یعنی می گوییم این آیه به صورت " وَاسْأَلِ اهل الْقَرْيَةَ - از مردم ده بپرس " می باشد . لذا می گوییم در این جا لفظ اهل در تقدیر گرفته شده است(مخفی شده)
مثال دوم :قال رسول الله صلى الله علیه و آله: رفع عن امتى تسعة: الخطأ و النسیان، و ما اكرهوا علیه، و ما لا یطیقون، و ما لا یعلمون، و ما اضطروا الیه، و الحسد، و الطیرة و التفكر فى الوسوسة فى الخلق ما لم ینطق بشفة
رسول خدا
(ص) فرمودند: نه چیز از امت من برداشته شده است: خطا و فراموشى، و آن چه
بر آن وادار شوند و آن چه توان انجامش را ندارند، و آن چه ندانند و آن چه
به ناچار تن دهند و حسد و فال بد، و اندیشیدن در وسوسه در آفرینش تا
وقتى كه آن را به زبان نیاورند
بنا بر دلالت
اقتضا، منظور از نه چیز از امت من برداشته شده است، یعنی عقاب و عذاب نه چیز از
امت من برداشته شده است . پس می گوییم در اینجا لفظ عقاب (مجازات) در تقدیر گرفته
شده است .
مثال سوم : حضرت علي عليه السلام مي فرمايد : لا صلاه لجار المسجد الا في المسجد - براي همسايه مسجد نمازی نيست به جز در مسجد.
در این جا لفظ " كاملة " در تقدیر گرفته شده است . یعنی: لا صلاه كاملة لجار المسجد الا في المسجد - براي همسايه مسجد نماز کاملی نيست به جز در مسجد
اکنون پس از بیان این مثال ها می گوییم هرگاه در جمله ای صحت و درستی كلام، مستلزم در تقدير گرفتن كلمهاي باشد، آن را دلالت اقتضا می نامیم
* هر گاه متکلم در کلام خود لفظی را در تقدیر بگیرد، می گوییم متکلم با دلالت اقتضا صحبت می کند.
* تنبیه : هوشیار کردن، آگاه کردن
به این مثال ها دقت کنید
1 - مهمان در منزل صاحب خانه به وی بگوید من تشنه ام، با بیان این جمله می خواهد به صاحب خانه جمله دیگری را بگوید، یعنی می خواهد بگوید "اب می خواهد"
2 - اگر کارمندی در هنگام وقت نماز به ارباب رجوع بگوید الان وقت نماز است، با بیان این جمله می خواهد به ارباب رجوع جمله دیگری را بگوید، یعنی می خواهد بگوید " بعد از نماز فعالیت می کنند "
3 - اگر فردی به کسی که ساعت هشت صبح از خواب بیدار شود بگوید: خورشيد طلوع كرده است، با بیان این جمله می خواهد به او جمله دیگری را بگوید، یعنی می خواهد بگوید " وقت نماز سپری شده است "
* اگر دقت نمایید، در سه مثال فوق متکلم جمله ای را بیان نموده که در واقع می خواهد با بیان این جمله (جمله اول) ، شنونده را به جمله دیگری (جمله دوم) تنبیه سازد( آگاه کند) .
به این نوع تنبیه و آگاه کردن دلالت تنبیه می گوییم
* شاید در عرف مردم هم شنیده باشید که میگویند فلان فرد با ایماء صحبت می کند، که منظور دلالت ایماء است
الف: دلالت اقتضاء »» دلالت اقتضاء یعنی این که در جمله یک کلمه در تقدیر گرفته شده ( یعنی یک کلمه در جمله حذف شده ) و درستی این جمله منوط به وجود آن کلمه است
مثال: در قران آمده : و اسئل القریه ( یعنی از ده بپرس )
می دانید که نمی توان از ده سوال کرد،لذا می گوییم در این جمله یک کلمه حذف شده و آن کلمه « لفظ مردم » است. یعنی از مردم ده بپرس
ب: دلالت تنبیه »»
دلالت تنبیه یعنی در کلام ما یک قید هست که آن قید علت حکم است
مثال: در قانون مدنی آمده که ضمان دینی که سبب آن ایجاد نشده باطل است
در این جا یک قید وجود دارد ( قید = سبب آن ایجاد نشده )
و ما می فهمیم که این قید،علت حکم است ( یعنی علت بطلان است )
ج) دلالت اشاره:
اگر متکلم سخنی گفت و ما از این سخن لازمه ای به دست بیاوریم،دلالت اشاره نام دارد
مثال:
در یک آیه از قران آمده که : قران در شب قدر نازل شد . در آیه دیگری آمده که قران در ماه رمضان نازل شد
از این دو آیه می فهمیم که شب قدر در ماه رمضان قرار دارد