لفظ مَنقول و لفظ مُرتجل
1ـ منقول: اگر لفظی معنایی داشته باشد و سپس، معنای جدیدی بگیرد در صورتی که بین معنای قبلی و معنای جدید آن کلمه، شباهت باشد، به آن لفظ، «منقول» می‌گوییم.‌
مثال اول: صلاة قبلاً به معنای دعا بوده و بعداً به معنای نماز درآمده است. بین معنای قدیم و جدید لفظ صلاة (بین دعا و نماز)، شباهت وجود دارد؛ لذا می‌گوییم این لفظ، منقول است.

مثال دوم: کلمۀ صوم قبلاً به معنای خودداری بوده و الآن به معنای روزه (خودداری از خوردن و آشامیدن) در آمده است و بین معنای قدیم و جدید کلمۀ «صوم» شباهت وجود دارد لذا این لفظ، منقول است.

مثال سوم: کلمۀ سفته قبلاً به معنای محکم‌کاری بوده و الآن به معنای برگه‌ای تجاری در آمده است و بین معنای جدید و معنای قدیم سفته شباهت وجود دارد، زیرا الآن سفته برای محکم‌کاری گرفته می‌شود‌؛ لذا لفظ «سفته» منقول می‌باشد.

2ـ مرتجل: اگر لفظی معنایی داشته باشد، سپس معنای جدیدی بگیرد، در صورتی که بین معنای قبلی و معنای جدید آن کلمه، شباهتی نباشد، به آن لفظ، «مرتجل» می‌گوییم.
مثال اول: کلمۀ اجاره قبلاً به معنای آرامش و آسایش بوده؛ و اکنون به معنای عقد اجاره در آمده (بین این دو معنا شباهت و رابطه‌ای نیست)؛ لذا می‌گوییم، «اجاره»، لفظ مرتجل است.

مثال دوم: کلمۀ شفعه قبلاً به معنای راه و جاده بوده است و الآن به معنای حقی خاص در آمده است و بین معنای قبلی و معنای جدید آن، شباهتی وجود ندارد؛ لذا این لفظ، مرتجل است.


منبع: کتاب کلیدواژه های اصول فقه دانشگاهی، مولفین: آیت الله ایلامی، استاد روحانی ـ انتشارات کتاب آوا