تفاوت واجب مشروط و معلق

قبل از این که فرق واجب مشروط و معلق را بگویم،باید فرق وجوب و واجب را بگویم

وجوب حکم است و واجب عمل است ( مثلا وقتی می گوییم نماز واجب است = نماز عمل است و حکم آن وجوب است )

اکنون تفاوت واجب مشروط و معلق را می گوییم:

در واجب مشروط،وجوب دارای شرط است ( یعنی وجوب مشروط به شرطی است ) ولی در واجب معلق وجوب داریم ( وجوب وجود دارد و مشروط به شرطی نیست )

واجب معلق و منجز

واجب منجز یعنی واجبی که در آن فعلیت وجوب و فعلیت واجب همزمان با هم است ( مانند دینی که بر عهده ی کسی باشد و زمان پرداختش هم رسیده = هم وجوب هست و هم واجب ) و یا ( مانند نماز که الان وقت خواندنش باشد - هم وجوب هست و هم واجب )

واجب معلق یعنی واجبی که در آن فعلیت وجوب و فعلیت واجب همزمان با هم نیست ( مانند نماز فردا که وجوب و واجب با هم هم زمان نیستند )


فرق وجوب و واجب : واجب عمل است و وجوب حکم عمل است ( واجب مثل عمل نماز و وجوب یعنی حکم آن )

واجب مطلق و واجب مشروط

واجب مطلق : واجبی است که واجب بودنش مشروط به شرطی"مانند بلوغ و عقل و استطاعت مالی و  ... " نیست . مانند وجوب جواب سلام( جواب سلام دیگری را دادن مشروط به شرطی نیست و در هر حال باید جواب سلام دیگری را داد)

واجب مشروط : واجبی است که واجب بودنش مشروط به شرطی است مانند رفتن به حج كه وجوبش مشروط به استطاعت مالی است و بر فردی که استطاعت مالی ندارد واجب نیست

* ( وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً  - آل عمران / 97 - و برای خدا، حج آن خانه بر كسانی كه قدرت رفتن به آن را داشته باشند واجب است (

 

مثال های دیگر:

واجب مطلق : تمكین زن از شوهر مشروط به شرطی نیست و مطلقاً و در هر حال واجب است

واجب مشروط : وجوب نفقه، واجب مشروط است . بدین معنی كه اگر زن از شوهر تمكین ننماید، بر شوهر واجب نیست که به او نفقه بدهد. چنان‌كه ماده (1106) قانون مدنی مقرر می‌دارد: در عقد دایم، نفقه زن بر عهده شوهر است.‌ و در ماده (1108) همان قانون مقرر می‌دارد: هرگاه زن بدون مانع مشروع، از ادای وظایف زوجیت امتناع كند مستحق نفقه نخواهد بود.

واجب مطلق و مشروط

مشروط و مطلق

احكام تكليفى در شرع اسلام نسبت به چند امر مشروط است بدين معنى كه اگر يكى از آنها موجود نباشد تكليف و حكمى از طرف شارع متوجه نخواهد بود پس براى موجود شدن اصل تكليف , هر تكليفى باشد , چنانكه گفته اند : چهار امر در اسلام مورد اعتبار قرار يافته است . اين مورد كه بنام شراط عامه تكليف خوانده شده بدين قرار است :

1 - عقل

2 - قدرت

3 - بلوغ

4 - علم

 

آنچه به مطلق و مشروط منقسم شده مطلق واجب نيست زيرا نميتوان واجب را نسبت بشرائط ياد شده بدو قسم منقسم ساخت بلكه واجب از اين لحاظ هميشه مشروط است .

بنابراين بايد گفت واجب پس از لحاظ مشروط بودنش بچهار امر ياد شده يا وجودش بر امرى ديگر متوقف است يا نه ؟ اگر متوقف باشد مشروط و اگرنه مطلق خوانده ميشود .

براى تعريف مطلق و مشروط عباراتى مختلف گفته شده و درباره آنها نقض وابرام فراوانى بعمل آمده است در اينجا كافى است كه دانسته شود , چنانكه برخى از محققان گفته است , نسبت باين دو لفظ در فن اصول فقه اصطلاحى مخصوص بهم نرسيده بلكه بهمان معنى عرفى خود در اين فن بكار ميرود پس منظور از اين دو لفظ , كه معانى آنها از قبيل اوصاف اضافى است

ادامه نوشته