واضع الفاظ کیست

قبلاً در این وبلاگ مبحث وضع الفاظ را توضیح دادیم و گفتیم که وضع یعنی قرار دادن یک لفظ برای یک معنا

مانند این که در قانون مدنی مقنن لفظ بیع را برای تملیک عین به عوض معلوم وضع نموده است


اکنون سوال ما این است که واضع کیست؟ آیا واضع تمام الفاظ یک نفر است و یا مشخص نیست؟

جواب:

برخی اصولیون در کتاب های اصولی واضع الفاظ را شخصی به نام یعرب بن قحطان معرفی نموده اند

برخی دیگر هم می گویند واضع الفاظ مشخص نیست و افراد بیساری واضع هستند

* نظر دوم صحیح است،زیرا اگر واضع الفاظ یعرب بن قحطان بود،مطمئناً این مسئله سینه به سینه و نسل در نسل در کتب مختلف نقل می شد و به دست ما می رسید

نکته: در ارتباط با اقسام وضع از نظر واضع »»» رجوع کنید به وضع تعیینی و تعینی

وضع لفظ:

وضع :

در لغت به معنای قراردادن و گذاشتن است

در اصطلاح به معنای اختصاص دادن لفظی برای معنایی است

 مثال : شهرداری نام خیابانی را شهید فهمیده می گذارد

 ارکان وضع :(براساس مثال فوق)

 

ارکان وضع

تعریف

مثال

 

واضع

کسی که لفظی را وضع می کند و برای معنایی قرار می دهد

در مثال ما شهرداری واضع است که لفظ شهید فهمیده را برای خیابان قرار می دهد(وضع می کند)

موضوع

همان دال  می باشد

لفظ شهید فهمیده

موضوع له

همان مدلول می باشد

خیابان

 

مثالی دیگر :

 

عملیات وضع

واضع

لفظ (دال) (موضوع )

معنا ( مدلول)،(موضوع له )

زید اسم فرزندش را بکر گذاشت

زید

بکر

فرزند زید

گراهامبل نام اختراعش را تلفن گذاشت

گراهامبل

تلفن

اختراعش

 

اقسام وضع

وضع بردو قسم است:

1- وضع تعيينی:

یعنی واضع مشخصی لفظی را برای معنایی قرار داده است

2- وضع تعيّنی :

یعنی واضع مشخصی لفظی را برای معنایی قرار نداده است، بلکه لفظ در اثر کثرت استعمال در يک معنا در آن حقيقت پيدا کند.

دکتر ابوالحسن محمدی برای وضع تعینی لفظ قانون را مثال زده و فرموده اند: این لفظ در ابتدا به معنای
خط کش بود ولی در اثر کثرت استعمال از آن معنای اولش ( یعنی خط کش ) دور شد و امروزه به معنای قانون در آمده

واضع اوليه ي لغات چه كسي است؟

تا کنون این مسیله به ذهن شما رسیده که آیا اولین واضع الفاظ کیست ؟ یعنی این که مثلا چه کسی برای اولین بار لفظ شیر را برای معنای ان ( یعنی حیوان درنده ) قلرار داده است ؟

در پاسخ به اين پرسش دو قول نقل کرده اند:

الف) واضع يك نفر مي باشد. مثل زبان عربي كه واضع آن به گفته ی برخی اصولیون عرب شخصي به نام يعرب بن قحطان است.

ب) واضع يك نفر نيست بلكه تمامي نوع بشر مي باشند. اگر واضع يك شخص بود، اين امر به نحو تواتر در تاريخ ثبت مي شد و به ما مي رسيد

ج ) واضع الفاظ خداوند است


نکته: دکتر ابوالحسن محمدی این را در کتابش نگفته ولی از سیاق جملاتش به دست می آید که با نظر دوم موافق است

تعریف وضع:

 وضع عبارت است از قرار دادن لفظ بر معنا. مانند قرار دادن لفظ « امیر کبیر » برای یک شخص

و یا این که شهرداری اسم یک خیابان را امیر کبیر بگذارد

و مانند این که دکتر کاتوزیان اسم کتابش را " قانون مدنی در نظم حقوق کنونی " می گذارد


دلالت تصوري و تصديقي

دلالت تصوري و تصديقي
لفظ بر معنا دلالت ميکند و اما بايد ديد به چه صورت يک لفظ بر يک معنا دلالت ميکند:
1) دلالت تصوري: يعني وقتي ما يک لفظ راشنيديم،ذهنمان به يک موضوع له منتقل بشود،به طوري که متکلم همان را اراده مکرده يا نکرده است
2) دلالت تصديقي: يعني وقتي ما يک لفظ راشنيديم،ذهنمان به يک موضوع له که متکلم اراده کرده منتقل بشود