اصالة الظهور

اصالة الظهور: 

اصالة الظهور در جایی به کار میرود که لفظ استعمال شده، در معنای خاصی ظهور داشته باشد؛ یعنی حمل لفظ یا کلام بر آن معنا در نظر عقلا راجح باشد، هر چند در مقام استعمال، احتمال خلاف آن - اراده معنای مرجوح - داده میشود؛ در چنین حالتی عقلا به معنای ظاهر تمسک نموده و معنای خلاف ظاهر را نادیده می گیرند.
بنابراین، اصالت ظهور، یعنی اخذ به ظهور کلام )معنای راجح( و الغای احتمال خلاف آن )معنای مرجوح(. این اصل لفظی عقلایی، حکم می کند که تا وقتی برای معنای خلاف ظاهر دلیلی اقامه نشده است، باید همان معنای ظاهر کلام را اخذ کرد و به آن پای بند بود، و شارع شیوه جدیدی را اختراع نکرده است، بلکه همان شیوه عقلا را در تمسک به ظهور لفظ متکلم تأیید و امضا نموده است زیرا اگر شیوه دیگری مورد نظر شارع بود آن را بیان می کرد.
این اصل چنان گسترده است که همه اصول لفظی دیگر را در بر میگیرد، به گونهای که همگی به همین اصل برمی گردد؛ بنابراین، درباره اصالت حقیقت میتوان گفت: لفظ با احتمال اراده معنای مجازی از آن، در معنای حقیقی ظهور دارد. در مورد اصالت عموم گفته می شود: لفظ با احتمال تخصیص، در عموم ظهور دارد و بقیه اصول لفظی نیز به همین ترتیب به اصالت ظهور بر می گردد.
بنابراین، اگر به جای اصول لفظی، فقط به اصالت ظهور به معنای عام آن اکتفا شود، دیگر نیازی به اصول دیگر نیست.

گفتگوی رادیو حقوق با جناب آقای نیما جهانشیری رتبه یک کانون البرز

گفتگوی رادیو حقوق با جناب آقای نیما جهانشیری رتبه یک کانون وکلای البرز                           

(لطفاً جهت دانلود کلیک کنید)


اصول لفظی

اصول لفظی:
قواعدی است که از سوی عقلا به هنگام شک در مراد متکلم، برای تعیین معنای مورد نظر وی به کار گرفته می شود.

تدوین علم اصول فقه

تدوین علم اصول فقه:

1-    در میان فقهای شیعه: ابوسهل نوبختی، ابن جنید اسکافی، شیخ مفید (413 ه.ق.)، سید مرتضی (الذریعه) 436ه.ق. و شیخ طوسی (العده)465 ه.ق.

2-    در میان فقهای اهل سنت: نعمان ابن ثابت(الرای) 150 ه.ق. ، امام شافعی (الرساله) 204 ه.ق.