مثال‌هایی برای عام افرادی

مثال‌هایی برای عام افرادی
مثال اول: هر تاجری به استثناء کسبه جزء باید دفاتر تجاری داشته باشد.
مثال دوم: کلیه اتباع ایرانی باید دارای شناسنامه باشند.
مثال سوم: هر صلح جز صلح بر امر نامشروع نافذ است.
مثال چهارم: کلیه سکنه ایران مطیع قوانین خواهند بود.
مثال پنجم: هر وارثی حق فسخ و امضاء معامله را دارد (در این حالت عام افرادی).
مثال ششم: هر دینی را ممکن است ضمانت نمود اگر چه شرط فسخی در آن موجود باشد
مثال هفتم: کلیه وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها مشمول این قانون هستند
مثال هشتم: هر یک از زن و مرد می‌تواند برای عقد نکاح وکالت به غیر دهد
مثال نهم: هر کس در بيابان يا خرابه که خالي از سکنه بوده و مالک خاصي ندارد مالي پيدا کند مي‌تواند آن را تملک کند و محتاج به ‌تعريف نيست مگر اين که معلوم باشد که مال عهد زمان حاضر است در اين صورت در حکم ساير اشياي پيدا شده در آبادي ‌خواهد بود.

شرایط استعمال مجازی

برای بیان شرایط استعمال مجازی مقدماتی را بیان می کنیم: 

اگر لفظ در معنایی، غیر از آن معنایی که واضع برایش قرار داده به کار برود، به آن لفظ مجاز می‌گوییم و به این عمل استعمال مجازی می‌گوییم.

مثال: نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسيده باشد موقوف به اجازه‌ي پدر يا جد پدري او است و هر گاه پدر يا جد پدري بدون علت موجه از دادن اجازه مضايقه کند اجازه‌ي او ساقط و در اين صورت دختر مي‌تواند با معرفي کامل مردي که مي‌خواهد با او ازدواج نمايد و شرايط نکاح و مهري که بين آن‌ها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدني خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نمايد.

در این ماده؛ لفظ اجازه مجاز است، زیرا در معنای حقیقی‌اش به کار نرفته و منظور از آن، معنای مجازی‌اش که اذن است می‌باشد. 
   
شرایط استعمال مجازی
الف‌: وجود مناسبت
شرط اول برای استعمال مجازی اين است كه بین معناى حقيقى و معناى مجازى بايد ارتباطی باشد تا ذهن بتواند به آن چه که موردنظر متکلم است پی ببرد.
در مثالی که در فوق برای مجاز ذکر کردیم، بین معنای حقیقی و معنای مجازی (یعنی بین اذن و اجازه) ارتباط وجود دارد و این دو بی ارتباط با هم نیستند.
اگر بین معنای حقیقی و معنای مجازی ارتباطی وجود نداشته باشد؛ به این حالت؛ استعمال غلط می‌گوییم.

ب‌: وجود قرینه
شرط دوم براى استعمال مجازى این است که بايد نشانه‌ای وجود داشته باشد كه نشان دهد منظور گوينده، معناى‌حقيقى نبوده و معناى ديگرى منظور او است که به اين قرينه، قرينه صارفه می‌گوییم.
در مثال فوق، قرینه ای وجود دارد که ما می‌فهمیم که منظور متکلم از لفظ اجازه، اذن است و آن قرینه این است که پدر قبل از نکاح اذن می‌دهد و اجازه برای بعد از نکاح است.