اجماع مركب ( اجماع مرکب در اصول فقه )

اجماع مركب :

منظور اين است كه گروهى از فقهاء مثلا به حرمت چيزى نظر بدهند و سايرين به كراهت آن معتقد باشند , كه از تركيب دو نظر چنين استنتاج مى گردد كه آن امر واجب يا مستحب نيست .

اين نوع اجماع در كتب فقهى اماميه بكرات مورد استناد و استفاده قرار گرفته است .

منبع: مباحثى از اصول فقه،  دکتر سيد مصطفي محقق داماد

اجماع سكوتى ( اجماع سکوتی در اصول فقه )

اجماع سكوتى :

منظور اين است كه فتوائى توسط فقيه يا فقهايى صادر گردد و سپس آن فتوى در ميان فقهاى عصر منتشر شود و مدتى بگذرد و هيچكس با آن مخالفت نكند .

اين گونه اجماع از نظر فقهاى اماميه فاقد ارزش است زيرا به شخص ساكت نمى توان نظرى را منتسب نمود . البته علماى اهل سنت بعضا آن را تأييد و گروهى نيز رد كرده اند . در كشف الاسرار آمده است : اجماع سكوتى نزد اكثر اصحاب مقطوع است (  كشف الاسرارج 3 ص 228  )

ولى غزالى مى گويد : نظر مورد اختيار اين است كه اجماع سكوتى نه اجماع است و نه حجت و نه دليل  ( المستصفى مبحث اجماع . )

منبع: مباحثى از اصول فقه،  دکتر سيد مصطفي محقق داماد

اجماع منقول ( اجماع منقول در اصول فقه )

اجماع منقول:

منظور اجماعى است كه شخص تحصيل كننده آن را براى ديگران نقل نموده باشد . در مورد حجيت آن بعدا بحث خواهيم كرد .

منبع: مباحثى از اصول فقه،  دکتر سيد مصطفي محقق داماد

اجماع محصل ( اجماع محصل در اصول فقه )

اجماع محصل :

منظور اجماعى است كه فقيه در آن مباشرتا به تتبع اقوال فقها و علماء مبادرت ورزيده و به يكى از طريق ذكر شده فوق به راى معصوم نائل گردد 

منبع: مباحثى از اصول فقه،  دکتر سيد مصطفي محقق داماد

اجماع چیست ( بررسی اجماع در اصول فقه )

اجماع از ديدگاه عامه و خاصه :

منبع سوم در فقه اسلام براى استخراج احكام اسلامى اجماع است .

اجماع در لغت به معنى اتفاق و در اصطلاح فقه به معنى اتفاق فقها يا اتفاق اهل حل و عقد بر يكى از احكام شرع است ( كتاب فصول اين تعبير را از امام فخر رازى نقل كرده است)

با اين ترتيب اتفاق عامه مردم در احكام شرعى اجماع تلقى نمى شود . زيرا رأى عوام در زمينه احكام شرعيه , به علت بى اطلاعى آنان , مؤثر در مقام نمى باشد .

اجماع به معنى فوق نزد اهل سنت از منابع استنباط احكام و در عداد كتاب و سنت است . و اين مسئله ريشه در مشرب سياسى عامه دارد , زيرا همان گونه كه مى دانيم پس از رحلت رسول الله ( ص ) بين مسلمين بر سر جانشينى آن حضرت اختلاف حاصل شد و چون به اعتقاد اهل سنت و پيشوايان آنان در كتاب خدا و سنت رسول الله ( ص ) راه حل مشكل پيدا نشد , جانشين آن حضرت با نظر اكثريت اهل حل و عقد و از طريق شورا تعيين گرديد . اين رويه در انتخاب خليفه دوم نيز جارى شد و بعدها مبناى شيوه دموكراسى در قانونگذارى قرار گرفت . البته بايد توجه داشت اتخاذ روش شورا در قانونگذارى كه امرى است اعتبارى با اجماع كه اتفاق نظر اهل حل و عقد در استكشاف احكام شرعى است اختلاف كلى دارد .

اما در فقه اماميه اجماع به شكل بالا مطرح نيست , يعنى شيعيان بر خلاف اهل سنت , اجماع را بالاستقلال و در رديف كتاب و سنت منبع مستقلى براى استخراج احكام شرع نمى دانند بلكه آن را به عنوان كاشف از سنت معصوم معتبر مى شناسند و اگر در كتب ديده ميشود كه اجماع بعنوان يكى از منابع فقه در عداد و رديف كتاب و سنت قرار داده شده صرفا بمنظور متابعت از روش پيشينيان در تبويب و تنظيم تاريخى اين مباحث است .

بنا به مراتب فوق , چنانچه حتى گروه اندكى از علماى شيعه بر امرى اتفاق كنند كه كاشف از فعل و قول و تقرير معصوم باشد , عنوان اجماع بر آن صادق است هر چند اين نظر مورد اتفاق كليه علماى عصر نباشد . در حالى كه اگر گروه كثيرى از علماى يك زمان بر امرى اتفاق نظر داشته باشند ولى دليلى بر موافقت معصوم با اتفاق فوق در دست نباشد , اين اتفاق فاقد عنوان اجماع بوده و مثبت حكم شرعى نخواهد بود . با اين بيان روشن گرديد كه اجماع در فقه اماميه دليل مستقلى نيست بلكه وسيله كشف سنت معصوم و در واقع جزئى از سنت است .

موضوع ديگر اين كه وحدت و اتفاق نظر عموم مردم بهيچ وجه نمى تواند در جعل احكام شرعى نقشى داشته باشد , زيرا قطع نظر از جهل نسبى عامه نسبت به جهات و مبانى احكام شرعيه كه باعث سستى استنتاجات آنان مى شود , اصولا آراء آنان تحت تأثير عوامل مختلف اجتماعى و ضرورتهاى زندگى روزمره شكل مى گيرد , و به همين جهت اتفاق نظرشان در خصوص احكام شرعى ممكن است موضعى و متأثر از آداب و سنن و فرهنگ هاى خاص جوامع بشرى باشد , در حالى كه شارع مقدس بدور از تأثير عوامل و عناصر فوق الذكر با در نظر گرفتن مصالح و مفاسد واقعى به تقنين و تشريع مى پردازد و مصوباتش از استقرار , توان و دوام لازم برخوردار بوده و عوامل انفعالى و گذشت زمان و شرايط مكان و محيط در آن تغييرى ايجاد نمى كند . با اين حال هرگاه مردم بشكل عقلائى و از آن جهت كه عاقلند بر امرى اتفاق نمايند اين اتفاق نظر حجيت دارد ولى نه بعنوان اجماع عموم مردم بلكه از باب عقل و تحت عنوان ( بناء عقلاء ) كه در جاى خود مفصلا مورد بحث قرار خواهد گرفت .

ادله حجيت اجماع در فقه اهل سنت :

اهل سنت براى اثبات حجيت اجماء به كتاب و سنت و عقل استناد نموده اند ( الاصول العامه للفقه المقارن ص 258  )

 

الف ) كتاب از كتاب آيات زير مستند آنان است :

1 - و من يشاقق الرسول من بعد ما تبين له الهدى و يتبع غير سبيل المؤمنين نوله ما تولى و نصله جهنم و ساءت مصيرا ( سوره نساء آيه 116 ) يعنى : هر كس با رسول خدا مخالف كند , پس از آن كه هدايت براى او پديدار گشت , و غير از راه مؤمنين را پيروى كند , ما او را به آنچه كه مى خواهد خواهيم رساند و او را در دوزخ خواهيم افكند , و چه بد بازگشتى است .

2 - فان تنازعتم فى شيى فردوه الى الله و الرسول - يعنى : پس اگر در چيزى نزاع نموديد به خدا و پيغمبر رجوع نمائيد ( سوره نساء آيه 59 )

اهل سنت در استناد به آيات فوق مى گويند : در آيه اول , راهى كه راه مؤمنين نباشد از نظر خداوند مردود و در عداد مخالفت با رسول الله تلقى شده است , و به موجب آيه دوم , تنها در موارد نزاع لازم است به خدا و پيامبر مراجعه شود و از مفهوم آيه استنباط مى كنند كه در مسائل اتفاقى كه نزاعى وجود ندارد رجوع لازم نيست و اتفاق آراء خود حجت است .

3 -  آياتى كه مدلول آنها , تعظيم و تكريم امت اسلامى است و آنها را امت وسط و معتدل ) سوره بقره آيه 143 - و كذلك جعلناكم امة وسطا ) , يا بهترين امت ( سوره آل عمران آيه 110 - كنتم خير امة  ) خوانده است .

شيخ طوسى در كتاب عدة الاصول از اهل سنت چنين نقل مى كند : مى گويند خداوند امت اسلامى را بهترين امت خوانده است كه آنان امر بمعروف و نهى از منكر مى كنند پس هيچگاه اين امت بر خطا نمى رود زيرا در اين صورت [بهترين نخواهند بود و بجاى آن كه آمر به معروف و ناهى از منكر باشند , آمر بمنكر و ناهى از معروف خواهند بود و لذا براى تحقق آيه شريفه چاره اى نيست جز اينكه بگوئيم امت اسلامى هرگز بخطا نمى روند ( عدة الاصول شيخ طوسى ص 242 , الاصول العامه للفقه المقارن ص 260 )

ولى تمامى استدلالات مذكور مورد خدشه واقع شده و حتى از ميان علماى اهل سنت افرادى نظير غزالى استنباطات فوق را از آيات مذكور مردود دانسته اند .

غزالى در رد استدلال به آيه نخستين مى گويد : متبادر از آيه شريفه اين است كه هر كس با رسول الله به مخالفت برخيزد و او را بيازارد و راهى جز راه مؤمنين بپيمايد و از پيروى رسول الله و يارى او و دفع دشمن از وى سرپيچى كند . . . ما او را به دوزخ خواهيم رسانيد . پس قرآن مجيد دوزخ را صرفا بر عدم متابعت مؤمنين مترتب ننموده است ( المستصفى , غزالى ج 1 ص 111 , اصول الفقه مظفر جلد دوم )

ادامه نوشته

اجماع اهل حرمین

منظور از اجماع اهل حرمین یعنی اجماع اهل مکه و مدینه بر امری از امور دینی


فرق اجماع شیعه و اهل سنت

فرق اجماع اهل سنت و شیعه در این است که،اجماع در نظر شیعه آن است که موافق با رای معصوم (ع) باشد ولی در نظر اهل سنت،اجماع آن است که علما اتفاق نظر کنند، حال چه این اتفاق نظر موافق با رای معصوم باشد و یا نباشد