تعارض معناي عرفی و لغوي

در تعارض معناي عرفی و لغوي؛ اصل بر این است که لفظ را حمل بر معناي عرفی و لغوي میکنیم مگر آنکه در محیط تشریع یا قانونگذاري تصریح به معناي خاصی نشده باشد.

الفاظ عام

الفاظ عام

شکی نیست برای عموم الفاظی مخصوص که دلالت بر عمومیت کند وجود دارد که این الفاظ یا مفردند مثل(کلّ) و آنچه به معنای آن است از قبیل «جمیع»،«تمام»، «هر»، «همه» و یا هیأت لفظی هستند مثل وقوع نکره در سیاق نفی یا نهی، و یا اینکه لفظ جمع همراه با الف و لام می باشد.

1.لفظ کل و آنچه به معنای آن است از قبیل جمیع، تمام، دائماً: مثل«اکرم کل عالمٍ»

2. جمع همراه با الف و لام: مانند «العلماء»

3. نکره در سیاق نفی و نهی: اکثر اصولی ها اعتقاد دارند که نکره ای که بعد از حروف نافیه و ناهیه قرار می گیرند دلالت بر عموم نموده و شمولیت از آن قابل انتزاع است به عنوان مثال «لا اله الا اللّه» دلالت بر آن دارد که وجود هر خدایی را نفی می کند و از این بابت شمولیت دارد.

جزوه اصول فقه

جزوه اصول فقه


                                 

استصحاب موضوعی

استصحاب موضوعی
استصحاب موضوعی این است كه مورد استصحاب حكم وضعي يا حكم تكليفي نباشد؛ بلکه آنچه که استصحاب می کنیم، موضوعِ یک حکم باشد.

نظرات علماء در مورد مصالح مرسله

نظرات علماء در مورد مصالح مرسله
در مورد مصالح مرسله سه قول است بدین ترتیب:
۱. عدم حجیت مطلقاً چنان‌که جمهور شافعیه برآنند؛ و نیز امامیه بطوری که صاحب قوانین الاصول می‌نویسد این قول را اختیار نموده‌اند.
آمدی در الاحکام می‌نویسد: تمسک به مصالح مرسله به اتفاق حنفیه و شافعیه ممنوع است.
۲. حجیت مطلقاً و این قول از مالک منقول و مشهور است و نیز امام الحرمین و ابن تیمیه آن را اختیار کرده‌اند.
۳. حجیت و اعتبار در صورتی که مصلحت ضروری و قطعی و کلی باشد چنان‌که حجت الاسلام غزالی و بیضاوی این عقیده را دارند.

اتفاق مجتهدین و عناصر اجماع

اتفاق مجتهدین:
صریحترین دلیل حُجیت اجماع، حدیث نبوی است که میفرماید: لاتجتمع امتی علی الخطاء؛ و احادیث دیگری به‌همین مضمون. به نظر برخی اصولیون؛ منظور از کلمه امتی، همه مسلمانان است؛ لکن به‌طوریکه غزالی در اینباره مینویسد، منظور همه مسلمانان نیست بلکه منظور کسانی است که در مسائل شرعی صاحبنظر باشند. او تعبیر میکند به مجتهدِ صاحب فتوی و اهل حل و عقد؛ بدین ترتیب کودکان و دیوانگان از شمول آن خارجند و نیز عوام و کسانی که در رشتههای غیر فقه و اصول اطلاع و تخصص دارند هم خارجند. دلیل بر این مطلب این است که در مسائل شرعی که احتیاج به نظر و فکر و استدلال است، جائی برای اظهارنظر عوام نفیاً و اثباتاً وجود ندارد تا موافقت آنها منشاء اثر یا مخافتشان موجب ضرر باشد، همینطور؛ دانشمندانی که در رشتههای دیگر علم و اطلاع دارند؛ مثلاً مورخان، جغرافیدانان، علمای نجوم و ریاضیدانان و پزشکان نسبت به مسائل شرعی عوام محسوب می‌شوند؛ چون از رشته تخصّص آنها خارج است، این تنها فقهاء و اصولیون هستند که در مسائل شرعی صاحب فتوی می‌باشند و اتفاق نظر آنها مِلاک حُصول اجماع است.

نظر اصولیون پیرامون حجیت داشتن یا نداشتن اجماع منقول

نظر اصولیون پیرامون حجیت داشتن یا نداشتن اجماع منقول چیست؟

در این باره سه نظر وجود دارد:

1)      اجماع منقول مطلقا حجت است.

2)      اجماع منقول مطلقا حجت نیست.

3)      بعضی از علماء قائل به تفصیل شده اند که اگر اجماع منقول از طریقة الحدس بدست آمده باشد، حجت است و اگر از طریقة اللطف یا طرق دیگر حاصل شده باشد، حجت نیست.

شك در مقتضي

شك در مقتضي: 

يعني شك در مقدار قابليت و بقاي موضوع . مثلاً نكاح عقدي است آه مقتضي دوام زوجيت است و قابليت دوام آن محدود به زمان نيست. ولي زم اني آه فرد ٧٥ ساله اي غايب شود بعد از چندين سال نمي توان حيات وي رااستصحاب آرد چون موضوع قابليت دوام را ندارد لذا شك در وجود مقتضي بوده و حجت نيست.

دلیل الخطاب

از مفهوم موافق به دلیل الخطاب نیز تعبیر شده است.

حکم وضعی

حکم وضعی
حکم وضعی حکمی است که با افعال مکلفان ارتباط غیر مستقیم دارد.
تعداد احکام وضعی بسیار است و از جمله احکام وضعی عبارتند از: زوجیت، مانعیت، شرطیت، قضاوت، وکالت و ...