اصول لفظی

اصول لفظی اصولی اند که وقتی ما در منظور گوینده ی لفظی از آن لفظ شک می کنیم آنها را به کار می بریم و شک خود را بر طرف می کنیم . .
مانند: اصالت ظهور، اصالت اطلاق، اصالت عموم و اصالت عدم قرینه.

عام مجموعي

عام مجموعي : عام مجموعي آن است که شمول حکم براي افراد بطور اجتماع است . يعني در صورتي مي توان گفت امتثال وجود دارد كه مجموع ( من حيث المجموع ) را امتثال كرده باشد . مانند وجوب ايمان به ائمه معصومين (ع). پس در عام مجموعي يك امتثال و يك عصيان وجود دارد ، امتثال عبارت از ايمان به تمامي ائمه و عصيان عبارتست از عدم ايمان به همه آنها و لو عدم ايمان به يك فرد آنها .

تحلیل سوالات آزمون وکات 1391

تحلیل سوالات آزمون وکالت 1391
با توجه به این که پس از برگزاری آزمون وکالت 1391؛ برخی اشخاص و موسسات حقوقی نسبت به تحلیل سوالات آزمون وکالت اقدام نمودند؛ و به این جهت که تحلیل آنها از سوالات درس اصول فقه؛ با توجه به کتب اصول فقه زبان فارسی بود؛ در اقدامی جدید؛ سوالات اصول فقه آزمون وکالت 1391 توسط این وبلاگ با تاکید بیشتر به منابع اصیل اصول فقه شیعه که به زبان عربی می‌باشند تحلیل گردید؛ چرا که تحلیل مباحث اصول فقه بدون توجه به منابع اصیل شیعه و اهل سنت و اکتفا به متون فارسی عملی صحیح و شایسته ای نیست. البته این به این بدان معنا نیست که در این تحلیل نظرات حقوق دانان مورد بررسی قرار نگرفته است؛ بلکه این تحلیل بر اساس پاسخ نهایی اسکودا صورت گرفته و چون اشخاص و موسسات حقوقی اشاره شده در پاسخنامه های خود مستند خود را کتب اصول فارسی معرفی کرده بودند، ذکر مجدد آن، کاری بیهوده بود 

علایم حقیقت و مجاز

علایم حقیقت و مجاز
 ١ :تصريح لغت‌شناسان.  ٢ :تبادر و عدم تبادر.  ٣ :صحت حمل و عدم صحت سلب.  ۴ :اطراد و عدم اطراد.

تقسیمات الفاظ

تقسیمات الفاظ

1-    کلی: معنی و مفهوم آن دارای شمول است افراد کثیری در آن شرکت دارند. انسان، کتاب

2-    جزئی: مفهوم آن به بیش از یک نفر صدق نکند.

الف: جزئی حقیقی:اسمای اعلام

ب: جزئی اضافی: جزئی نسبی که نسبت به یک مفهوم کلی، جزئی است ولی خود نیز دارای جزئیات است.

اصول فقه

اصول فقه، دانستن مجموعه قواعدی است كه فقيه را در مسير استخراج و استنباط احكام شرعى يارى مى‌دهد

عدم صحت سلب

عدم صحت سلب
صحت سلب معنائی از لفظی علامت مجاز بودن و عدم صحت سلب آن علامت حقیقت بودن آن است مثلاً به مراجع رسیدگی اداری گاهی «دادگاه» می گویند اما می توان گفت این مراجع دادگاه نیستند. پس هرگاه آنها را دادگاه بنامیم مجازی هستند ولی به محاکم دادگستری نمیتوان گفت «دادگاه نیستند» پس این استعمال حقیقی است.

منبع: محمدی ؛ ابوالحسن؛ مبانی استنباط حقوق اسلامی یا اصول فقه

اصل عدم اشتراک

اصل عدم اشتراک :
چنانچه در مورد لفظي جز معناي حقيقي لحق احتمال وجود معناي حقيقي ديگري داده شود ، از آن به لفظ مشترك تعبير مي شود با اجراي اصل عدم اشتراك، آن معناي محتمل ،منتفي مي گردد .
توضیحات اصل عدم اشتراک :
نكته : وقتي لفظي در دو معني بكار رود دو حالت وجود دارد يك حالت اين است كه هر دو معني حقيقي است و حالت ديگر اين است كه يك معني مجازي و معني ديگر حقيقي است . كه به اين لفظ حقيقت مجاز گويند .
مثال : لفظ بيع در دو معنا بكار رفته است هم به معني خريد و هم به معني فروش. به كلمه بيع لفظ مشترك گويند ( هر دو معني حقيقي ) لفظ سرو به دو معني دارد يكي معناي حقيقي به معناي درخت و ديگري معناي مجازي به معناي انسان قد بلند به اين لفظ حقيقت مجاز ( يك معنا حقيقي و ديگري مجازي ) اگر شك كنيم لفظي كه دو معني دارد هر دو حقيقي و يا يكي حقيقي و ديگري مجازي ، در اينجا مي رويم سراغ اصل عدم اشتراك . و اصل عدم اشتراك به ما مي گويد كه يك معنا حقيقي و ديگري مجازي است .
يك لفظ داريم در دو معني بكار مي رود مثل لفظ موش ، معني اول انسان ترسو و معني دوم حيوان . ما نمي دانيم هر دو حقيقي و يا يكي حقيقي و يكي مجازي است ؟ ما مي خواهيم بدانيم كدام حالت منطقي تر است هر دو معني حقيقي و يا يكي حقيقي و ديگري مجازي؟اگر فرض كنيم هر دو معنا حقيقي ( لفظ موش دو معني دارد هر دو حقيقي است ) لفظ مي شود مشترك و چون هيچ قرينه اي نداريم به بن بست مي رسيم.
دوم: اگر فرض كنيم يكي از معاني حقيقي و ديگري مجازي: دو سوال در اين حالت مطرح مي شود:
سوال اول : كدام معني حقيقي و كدام مجازي است؟ جهت پاسخ به اين سوال اينجا چهار روش وجود دارد كه بايد هرچهار طريق بايد امتحان گردد .
سوال دوم : پس از تعيين معني حقيقي و مجازي ، حال سوال اين است كه منظور متكلم معناي حقيقي است يا مجازي؟ با استفاده از اصل اصاله الحقيقه مي گوييم منظور متكلم معني حقيقي بوده است .
نكته : اگر لفظي چند تا معناي مجازي داشته باشد براي اينكه بفهميم كدام معني مجازي مورد نظر مي باشد از قرينه  معينه استفاده مي كنيم تا معناي مجازي مورد نظر را استخراج شود .

حقيقت قانوني

حقيقت قانوني عبارتست از وضع معناي جديد براي لفط موجود توسط قانون گذار . در اين نوع حقيقت ، قانونگذار گاهي معني جديدي براي لفظ وضع مي كند . بهترين مثال براي اين مدعا لفظ قرار است . معني
لغوي اين لغت ثابت و محكم و معني عرفي ان وعده مي باشد ولي قانون گذار ان را در قانون ايين دادرسي مدني ، به معني تصميم دادگاه وضع نموده است .
ماده 222 ايين دادرسي مدني : چنانچه راي دادگاه راجع به ماهيت دعوا و قاطع آن به طور جزيي يا كلي باشد ، حكم ؛ و در غير اين صورت قرار ناميده ميشود

علم فقه

تعریف فقه: 
اَلْفِقْهُ هُوَ الْعِلْمُ بِالَْحْكامِ الشَّرعِيَّة الفَرْعِيَّة عَنْ اَدِلَّتِهَا التَّفْصِيلِيَّة :
فقه یعنی علم به احكام فرعى شريعت از روى منابع و دلايل تفصيلى آن .
عبارت الحكام الشّرعيّه درتعريف مزبور، احكام عقلى از قبيل فلسفه و مانند آن، كلمه الفرعيّه ، اصول دين و مسائل اعتقادى اسلام و جمله عن ادلّتها التّفصيليّة، علم غير مجتهد را از محدوده فقه خارج مى كند.