دلالت اشاره

دلالت اشاره

هرگاه مدلولى چنان باشد كه به حسب آنچه ميان مردم در مقام گفتگو متعارف است گوينده را اراده و قصدى به آن تعلق نيافته باشد ليكن آن مدلول به نظر عقل براى كلام , واضح و لازم باشد دلالت كلام را بر آن مدلول به نام دلالت اشاره مى خوانند مانند آيه شريفه  - و حمله و فصاله ثلثون شهرا - كه با لحاظ آيه - و الوالدات يرضعن اولادهن حولين كاملين - دلالت دارد كه اقل مدت حمل شش ماه است پس در اين مورد آنچه , به حسب عرف , از آيه نخست مقصود مباشد بيان رنج مادر و حق اوست بر فرزند و آنچه از آيه دوم قصد شده بيان زمان شيرخوارگى كودك است و مسأله اقل مدت حمل , به حسب متعارف , از هيچ يك از اين دو آيه مقصود نيست ليكن چون اين دو آيه با هم در نظر گرفته شود عقل حكم مى كند كه اقل مدت حمل بايد ششماه باشد .


 

منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد

دلالت تنبيه و ايماء

دلالت تنبيه و ايماء

هر گاه مدلول التزامى كلامى چنان نباشد كه راست بودن يا درست بودن كلام بر آن مدلول , متوقف باشد ليكن اقتران و ارتباط آن با حكم بطورى باشد كه علت بودن آن مدلول براى آن حكم دانسته شود دلالت كلام را بر اين مدلول بنام دلالت تنبيه و ايماء مي خوانند مانند اينكه كسى به شارع بگويد: نماز را در جامه اى ناپاك گزارده ام . پس شارع پاسخ دهد كه: نماز ترا اعاده كن . چه نزديك شدن اين حكم بمورد سؤال دلالت دارد كه ناپاك بودن جامه در نماز , موجب حكم ببطلان و علت وجوب اعاده آن گشته پس , ارباب تنفيح مناط قطعى , گفته ميشود كه اين حكم بهمان شخص و همان واقعه اختصاص ندارد بلكه ناپاك بودن هر جامه و براى هر كس و در هر زمان موجب بطلان نماز و علت اعاده آنست .

 

منبع: تقریرات اصول فقه دکتر شهابی . نویسنده : عباس فربد