ماده 387 قانون مدني ميگويد: اگر مبيع قبل از تسليم بدون تقصير و اهمال از طرف بايع تلف شود، بيع منفسح و ثمن بايد به مشتري مسترد گردد مگر اينكه بايع براي تسليم، به حاكم يا قائم مقام او رجوع نموده باشد كه در اين صورت تلف از مال مشتري خواهد بود.» اکنون فرض نمایید که ما حکم این که اگر ثمن قبل از تسليم بدون تقصير و اهمال از طرف بايع تلف شود را ندانیم. در نتیجه می گوییم چون كه تفاوت ثمن و مبيع اعتباري است؛ بنابراين ميتوان گفت، حكم ماده مذكور عيناً در مورد تلف ثمن معين قبل از قبض نيز جاري است.
مثال دوم: ماده 691 قانون مدني مقرر ميدارد: « ضمان ديني كه هنوز سبب آن ايجاد نشده است باطل است» حال به فرض این که ما حکم حواله ی ديني كه هنوز سبب آن ايجاد نشده است را ندانیم. در نتیجه قیاس می کنیم و می گوییم: حواله عقدي است شبيه ضمان؛ از اين جهت كه هر دو مبتني بر انتقال دين هستند. از اين رو ميتوان گفت، هرگاه علت مزبور در مورد حواله نيز وجود يابد موجب بطلان آن خواهد شد و به طور خلاصه ميتوان به قياس بر ضمان گفت، حواله ديني كه هنوز سبب آن ايجاد نشده است باطل است