حقیقت و مجاز

قبلا در مورد وضع لفظ توضیح دادیم و گفتیم که وضع یعنی واضع لفظی را برای معنایی قرار دهد.مثلا انسان ،فرد مذکر را مَرد نامیدند( یعنی لفظ مَرد را وضع کردند برای انسان مذکر )

 حال اگر ما :

الف- به انسان مذکر،مرد بگوییم، در اینجا ما لفظ مرد را در معنای حقیقی اش به کار برده ایم به آن حقیقت می گوییم

ب – به انسان مونث به خاطر شجاعتش مرد بگوییم، در اینجا ما لفظ مرد را در معنای حقیقی اش  به کار نبرده ایم و در اصطلاح میگوییم آن را در معنای مجازی اش به کار برده ایم


* پس استعمال الفاظ به دو صورت است :

 الف- استعمال حقیقی:یعنی لفط را در معنایی که برایش وضع کرده اند به کار ببریم

ب – استعمال مجازی:یعنی لفظ را در غیر ازمعنایی که برایش وضع کرده اند به کار ببریم

مثالی دیگر :

الف : اگر کسی را که دکترای حقوق دارد، دکتر صدا کنیم،می گوییم در اینجا لفظ دکتر را در معنای حقیقی اش (یعنی معنایی که لغت شناسان برای آن وضع کرده اند) به کار برده ایم (استعمال حقیقی)

ب – اگر فردی دا که در آزمون دکترا ثبت نام کرده و هنوز آزمون نداده برای احترام به او دکتر صدا کنیم، در اینجا لفظ دکتر را در معنای حقیقی اش(یعنی معنایی که لغت شناسان برای آن وضع کرده اند)به کار نبرده ایم،بلکه آن را در معنای مجازی به کار برده ایم

عدم اطراد یا قلت استعمال ( علایم استعمال حقیقتی و مجازی در اصول فقه )

عدم اطّراد به معنای قلت استعمال است و از علائم مجاز است .مثلا لفظ شیر در گفت و گوهای میان مردم خبلی کم در معنای شجاع به کار میرود(لذا به کار بردن لفظ شیر در معنای شجاع،مجاز است) و اکثرا مردم لفظ شیر را به معنای مایعی سفید که از گاو می دوشند به کار می برند ، لذا استعمال لفظ شیر به این معنا به علت کثرت استعمال حقیقت است

عدم صحت حمل یا صحت سلب ( علائم تشخیص حقیقت و مجاز در اصول فقه )

حمل یعنی عنوانی را به کسی یا چیزی نسبت دادن( نقطه مقابل حمل ، سلب است و آن یعنی عنوانی را از کسی یا چیزی سلب کردن و گرفتن )

مثلا در جمله(انسان نورانی) وقتی به انسان،لفظ نورانی را نسبت دهیم(لفظ نورانی را بر انسان حمل کنیم)، در اینجا لفظ نورانی را که به انسان نسبت داده شده می توان از آن سلب کرد و گرفت( سلب نورانی از انسان اشکال ندارد ، یعنی سلب کردن در اینجا بلامانع است و در اصطلاح می گوییم سلب در اینجا صحت دارد) لذا می گوییم لفظ نورانی در اینجا مجازاست و نه حقیقت

قرینه صارفه:


قرینه صارفه :

 *صرف به معنای بازگرداندن است

*قرینه صارفه:علامت و نشانه ای است که ذهن ما را از معنای حقیقی بازمی گرداند و به سمت معنای مجازی می برد و به ما میفهماند که در اینجا معنای مجازی منظور گوینده و نویسنده ی مطلب  است و نه معنای حقیقی آن

 مثلا در عبارت دریای غم، غم قرینه و نشانه ای ( قرینه صارفه ) است که نشان می دهد منظور از دریا در اینجا، معنای حقیقی دریا نیست بلکه منظورش، دل فرد غمگین است .