واجب تعبدی

واجب تبعدی
واجب تبعدی آن است که باید به قصد قربت انجام شود و واجب توصلی آن است که به هر نحو که انجام شود کافی است و احتیاجی به قصد قربت ندارد.
منبع: محمدی ؛ ابوالحسن ؛ مبانی استنباط حقوق اسلامی

اصول فقه


کیفیت استنباط حکم از کتاب و سنت

از آن جایی که قرآن و حدیث هر دو از منابع لفظی می‌باشند، لذا قوانین استنباط از هر دو منبع لفظی مشترک است. باید توجه داشت که پرداختن به بررسی منابع لفظی در دو شاخه‌ی کلی صورت می‌گیرد:

1.      بررسی سندی: که پیرامون شناخت صحت یا عدم صحت نسبت الفاظ آن منبع به قائلش بحث می‌نماید.

2.      بررسی متنی: که پیرامون شناخت مضمونی منبع بحث می‌نماید.

مباحث سندی

1.      سند قرآن: نسبت قرآن به خداوند متعال و این که قرآن کلام پروردگار عظیم الشأن است از ضروریات دین می‌باشد و هیچ مسلمانی در آن تردید ندارد. لذا بحث سندی در مورد قرآن کریم صورت نمی‌گیرد.

2.      سند حدیث: بررسی سندی در مورد احادیث به دلیل وجود برخی دروغ‌ها، دست‌کاری‌ها و تبدیل‌هایی که در احادیث با انگیزه‌های سیاسی، اجتماعی و دینی صورت گرفته بحثی لازم و ضروری است.

تقسیمی برای احادیث: احادیث بر اساس این که آیا از طریق و راهی که به معصوم(علیه السلام) نسبت داده می‌شوند، قطع به صدورشان از معصوم(علیه السلام) حاصل می‌شود یا نمی‌شود، به دو دسته تقسیم می‌شوند:

1)     خبر مقطوع الصدور: هر خبری که از طریقی که به معصوم(علیه السلام) نسبت داده می‌شود (راه استنادش به معصوم) قطع به صدورش از جانب معصوم(علیه السلام) حاصل می‌گردد را خبر مقطوع- الصدور گویند، مانند: خبر متواتر.

2)     خبر غیرمقطوع الصدور: هر خبری که از راه استنادش به معصوم(علیه السلام) قطع به صدورش از معصوم(علیه السلام) حاصل نمی‌شود، مانند: خبر واحد غیر محفوف به قرائن قطعیه.

تقسیمی برای «خبر مقطوع الصدور»: خبر مقطوع الصدور بر اساس این که آیا در طریق استنادش به معصوم(علیه السلام) تواتر هست یا نیست، به دو دسته تقسیم می‌شود:

1)     خبر متواتر: خبری که عده‌ی زیادی آن را نقل نموده‌اند و این تعداد نسل به نسل، به زمان معصوم(علیه السلام) می‌رسند، البته به گونه‌ای که تبانی این عده بر کذب یا اشتباه کردن این افراد محال باشد.

2)     خبر مقرون به چیزی که افاده‌ی قطع می‌نماید: خبری که افراد در سندش به حدّ تواتر نمی‌رسد، ولی مقرون به چیزی است که قطع به صدورش از معصوم(علیه السلام) را باعث می‌شود.

توجه: خبر مقطوع الصدور از لحاظ سندی می‌تواند مورد استناد فقیه واقع شود (حجت است)، چون در آن، قطع به صدورش از معصوم(علیه السلام) پیدا کردیم و حجیت «قطع»، ذاتی و از بدیهیات است.

تقسیمی برای «خبر غیرمقطوع الصدور»:

توجه: خبر غیرمقطوع الصدور، «خبر واحد» نیز نامیده می‌شود.

خبر واحد بر اساس این که آیا سندش شامل تمامی روات نقل کننده‌ی حدیث تا معصوم(علیه السلام) هست یا نیست به دو دسته تقسیم می‌شود:

1)     مسند: خبری که تمام روات نقل کننده‌ی حدیث تا معصوم(علیه السلام) در سلسله سند آن ذکر شده است.

2)     مرسل: خبری که در سلسله سندش تمام روات نقل کننده‌ی حدیث تا معصوم(علیه السلام) ذکر نشده است.

تقسیمی برای «خبر مسند»: خبر مسند بر اساس این که آیا با توجه به سلسله سند اطمینان به صدورش از معصوم(علیه السلام) ایجاد می‌شود یا خیر، به دو دسته تقسیم می‌شود:

1)     معتبر: خبر مسندی که اطمینان به صدورش از معصوم(علیه السلام) وجود دارد.

توجه: چنین خبری در نزد علمای اصول می‌تواند مورد استناد واقع شود (حجت است).

2)     غیر معتبر: خبر مسندی که اطمینان به صدورش از معصوم(علیه السلام) وجود ندارد.

توجه: چنین خبری در نزد علمای اصول مورد استناد واقع نمی‌شود.

تقسیماتی برای «خبر معتبر»: خبر معتبر بر اساس این که آیا همه‌ی رواتش عدل شیعی هستند یا خیر، به «صحیح» و «غیر صحیح» تقسیم می‌شود:

1)     خبر صحیح: خبری است که همه‌ی رواتش عدل امامی می‌باشند.

اما «غیر صحیح» بر اساس این که آیا برخی روات روایت غیر موثق هستند یا خیر، به دو دسته تقسیم می‌شود: «ضعیف جبران شده به عمل اصحاب» و «غیرضعیف»:

2)     ضعیف جبران شده به عمل اصحاب: خبری است که برخی رواتش غیر موثق هستند ولی فقها به مضمون خبر عمل کرده‌اند.

و اما «غیر ضعیف» بر اساس این که آیا همه‌ی روات آن از افراد مورد اطمینان هستند یا برخی روات مورد اطمینان (راستگو) و برخی عدل امامیه می‌باشند و یا این که این چنین نیست به دو دسته تقسیم می‌شود: «خبر موثق» و «خبر حسن»:

3)     موثق: روایتی که همه‌ی روات آن افراد راستگوی مسلمان یا برخی روات روایت راستگوی مسلمان (ثقه) و برخی عدل امامیه هستند.

4)     حسن: روایتی که همه‌ی روات یا برخی روات آن مورد مدح علمای رجال قرار گرفته‌اند (برخی مورد مدح قرار گرفته‌اند و مابقی یا عدل و راستگو یا راستگو به تنهایی و یا از عدول به تنهایی می‌باشند).

تقسیمی برای «روایت مرسل»: روایت مرسل بر اساس این که آیا روایت نسبت داده شده به معصوم(علیه السلام) را راویی نقل می‌کند که جز از افراد ثقه نقل نمی‌کند (لایروی إلا عن ثقة) یا چنین نیست، به دو دسته تقسیم می‌شود:

1)     مرسل ثقه: روایتی که به معصوم(علیه السلام) نسبت داده می‌شود و راوی آن کسی است که جز از ثقه نقل نمی‌کند، مانند: مراسیل «ابن ابی عمر».

2)     مرسل غیرثقه: روایت مرسلی که روایت را فردی نقل می‌کند که چگونگی روایتش مجهول است.

ادامه نوشته