نسخ در قران :

منظور از این عبارت این است که آیا دلیلی ( مانند خود قران ،سنت ،اجماع ، ...میتواند آیات قران را نسخ کند :

قبلا بیان نمودیم که آیاتی در قران وجود دارند که ناسخ آیات دیگر هستند.مثلا آیه 2 سوره نور ناسخ آیه 15 سوره نسا است

 

آیه 15 سوره نسا (وَ اللاَّتي‏ يَأْتينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبيلاً - و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند ، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند ، آنان [ زنان ] را در خانه ها ( ی خود ) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد یا اینکه خداوند ، راهی برای آنها قرار دهد. )

 آیه 2 سوره نور ( الزَّانِيَةُ وَ الزَّانىِ فَاجْلِدُواْ كلَّ وَاحِدٍ مِّنهُمَا مِاْئَةَ جَلْدَةٍ -  به
هر زن زناکار و مرد زناکارى صد تازیانه بزنید)

 می بینیم که در آیه 15 سوره نسا مجازات زن زناکار را حبس دانسته ولی آیه 2 سوره نور مجازات زن زناکار را تازیانه دانسته

 

فرق نسخ و تخصیص :

نسخ و تخصیص شباهت بسیاری با هم دارند ولی در واقع با هم تفاوت دارند:

از لحاظ لغوی :

نسخ : باطل کردن، لغو کردن، از بین بردن

تخصیص : محدود کردن، خاص کردن


  قبل از توضیح اصطلاحی نسخ و تخصیص به این دو مثال دقت کنید:

   مثال اول :

اگر در جایی بگو یند به همه کسانی که ازدواج می کنند وام ازدواج بدهید ( قانون اول)

سپس در جای دیگری بگویند به آنها یی که ازدواج می کنند و خانه ندارند وام ازدواج بدهید( قانون دوم)

 

 مثال دوم :

اگر در جایی بگویند به افرادی که ازدواج می کنند وام ازدواج بدهید (قانون اول)

سپس بگویند به افرادی که ازدواج می کنند وام ازدواج ندهید(قانون دوم)

 در مثال اول قانون دوم آمده و قانون اول را توضیح می دهد(لذا می گوییم قانون دوم مبین قانون اول است . به زبان ساده تر، قانون دوم دامنه و شمول قانون اول را روشن می کند)

به این عمل تخصیص می گوییم

قانون اول را عام و قانون دوم را مخصص می نامیم 

 

  در مثال دوم قانون دوم آمده و قانون اول را لغو می کند( پس دیگر نمی گویییم که قانون دوم آمده تا قانون اول را توضیح دهد، بلکه می گوییم قانون دوم، قانون اول را باطل کرده است

به این عمل نسخ می گوییم

قانون اول را منسوخ(نسخ شده) و قانون دوم را ناسخ (نسخ کننده) می نامیم

 

حال به تعریف اصطلاحی نسخ و تخصیص می پردازیم

نسخ : یعنی هرگاه حکمی ( ناسخ)، حکم دیگری (منسوخ) را لغو کند

تخصیص : یعنی هر گاه حکمی (مخصص)، حکم دیگری (عام) را توضیح دهد . در تخصیص،مخصص دامنه و شمول واقعی حکم عام را بیان می کند)

نکته :

مخصص یا بعد از عام می آید یا قبل از آن یا همزمان با آن

ناسخ : همیشه بعد از منسوخ می آید  

 

نسخ ( نسخ در اصول فقه ، نسخ آیات قران و نسخ روایات )

نسخ یعنی لغو کردن و باطل کردن

اگر آیه ای در قران داشته باشیم و بعدا آیه دیگری بر خلاف آن بیاید و آن را از بین ببرد، می گوییم نسخ رخ داده است

در روایات هم به همین صورت است ،اگر روایتی داشته باشیم و بعدا روایت دیگری بر خلاف آن بیاید و آن را از بین ببرد، می گوییم روایت دوم،روایت اول را نسخ کرده است

نسخ ( نسخ در اصول فقه ، نسخ قانون )

نسخ به معنای از بین بردن و باطل کردن است

وقتی که مقنن یک قانونی داشته باشد و مدتی از اجرای این قانون گذشته باشد و سپس قانون دیگری در همان زمینه که بر خلاف آن است وضع کند، می گوییم قانون دوم،ناسخ قانون اول است ( و یا قانون دوم،از بین برنده ی قانون اول است )