وضع

وضع
وضع در لغت به معناي نهادن و قرار دادن و گذاشتن است و در اصطلاح یعنی قرار دادن لفظی برای معنایی.
مثال اول: ‌ماده 116 قانون تجارت: شركت تضامني شركتي است كه تحت اسم مخصوصي براي امور تجارتي بين دو يا چند نفر با مسئوليت تضامني تشكيل مي‌شود.
* در این مثال، لفظ شركت تضامني برای شركتي كه در تحت اسم مخصوصي براي امور تجارتي بين دو يا چند نفر با مسئوليت تضامني تشكيل مي‌شود قرار داده شده است.
مثال دوم: ‌ماده 8 قانون تجارت : دفتر كل دفتري است كه تاجر بايد كليه معاملات را لااقل هفته‌ای يك مرتبه از دفتر روزنامه استخراج و انواع مختلف آن را تشخيص و جدا کرده و هر نوعي را در صفحه مخصوصي در آن دفتر به طور خلاصه ثبت كند.
* در این مثال، لفظ دفتر كل برای دفتري كه تاجر بايد كليه معاملاتش را لااقل هفته‌ای يك مرتبه از دفتر روزنامه استخراج و انواع مختلف آن را تشخيص و جدا کرده هر نوعي را در صفحه مخصوصي در آن دفتر به طور خلاصه ثبت كند قرار داده شده است.
مثال سوم: ‌ماده 10 قانون تجارت : دفتر كپيه دفتري است كه تاجر بايد كليه مراسلات و مخابرات و صورت‌حسابهاي صادره خود را در آن به ترتيب تاريخ ثبت نمايد.
* در این مثال، لفظ دفتر كپيه برای دفتري كه تاجر بايد كليه مراسلات و مخابرات و صورت‌حسابهاي صادره خود را در آن به ترتيب تاريخ ثبت نمايد قرار داده شده است.

مصنف اصول فقه

مصنفان اصول فقه ، کسانى هستند که در زمینه اصول فقه ، تألیف و تصنیفى داشته باشند:
 
 برخى از مصنفان اصولى شیعه ، از آغاز تاریخ اصول فقه به ترتیب عبارتند از:
 
 1 ـ " امام محمد بن محمد بن نعمان " ملقب به شیخ مفید ، صاحب " الرسالة الاصولیة " یا " التذکرة باصول الفقه " ،
 2 ـ " سید مرتضى " ، صاحب کتاب " الذریعة الى اصول الشریعة " ،
ادامه نوشته

منشاء و سرچشمه ي ظهور صيغه ي امر بر وجوب چيست؟

منشاء و سرچشمه ي ظهور صيغه ي امر بر وجوب چيست؟
1) وضع واضع. يعني واضع هنگام وضع صيغه ي امر مقررکردکه آن حقيقتا دلالت بروجوب نمايدو اگر در استحباب به کار برده شود، مجاز باشد.
2)  انصراف (از مقدمات حکمت است): يعني واضع وقتي صيغه ي امررا وضع نمود،آن را براي مطلق طلب درنظرگرفت.مطلق طلب دوفرد دارد:
الف) طلب وجوبي که مرتبه ي شديده ي طلب است.
ب) طلب استحبابي که مرتبه ي ضعيفه ي آن محسوب مي شود.
به هر حال وجوب مصداق اکمل طلب است، که عند الإطلاق انصراف پيدا مي کند به اينکه طلب به نحو وجوبي است و اگر از آن اراده ي استحبابي بشود، نياز به قرينه خاصه دارد. لذا وجوب قيد مستعمل فيه است نه قيد موضوع له.
3)حکم عقل: عقل حکم مي کند به علت برتري مولي، هرگاه امري از اوصادر شود، بر عبداست که آن را اتيان نمايدو با انبعاث مولي منبعث شود و تا زماني که مولي خود اذن بر ترک ندهد آن امر را به مورد اجراء گذارد.
حق اين است که صيغه امر نه بر وجوب و نه بر استحباب بلکه بر نسبت طلبيه وضع شده است و به حکم عقل از آن وجوب استفاده مي شود.

عام بدلي

عام بدلي : عام بدلي آن است که شمول و سريان حکم به نحو بدلي است . يعني مكلف در مقام تطبيق مأمور به در خارج در سعه قرار دارد و مخير به تطبيق مأموربه، به هر يك از افراد است . مثلا وقتي كسي دستور مي دهد كه برايش آب  بياورند و مشخص نكند چه نوع آبي ، درچه نوع ظرفي ، و به چه شكلي. دستور گيرنده مخير است آب را در ليوان بگذارد ، در جام آب بگذارد ، آب خيلي خنك باشد يا چنين نباشد و …. يعني مكلف در مقام امتثال مخير به تطبيق مأمور به با هر فردي از افراد طبيعت مورد دستور است

عام مجموعي

عام مجموعي : عام مجموعي آن است که شمول حکم براي افراد بطور اجتماع است . يعني در صورتي مي توان گفت امتثال وجود دارد كه مجموع ( من حيث المجموع ) را امتثال كرده باشد . مانند وجوب ايمان به ائمه معصومين (ع). پس در عام مجموعي يك امتثال و يك عصيان وجود دارد ، امتثال عبارت از ايمان به تمامي ائمه و عصيان عبارتست از عدم ايمان به همه آنها و لو عدم ايمان به يك فرد آنها .

تعريف تخصيص

تعريف تخصيص
تخصيص عبارت است از اخراج بعضي از افراد از شمول حکم عام . مانند همه انسانها خوبند مگر فساق آنها.

تحلیل سوالات آزمون وکات 1391

تحلیل سوالات آزمون وکالت 1391
با توجه به این که پس از برگزاری آزمون وکالت 1391؛ برخی اشخاص و موسسات حقوقی نسبت به تحلیل سوالات آزمون وکالت اقدام نمودند؛ و به این جهت که تحلیل آنها از سوالات درس اصول فقه؛ با توجه به کتب اصول فقه زبان فارسی بود؛ در اقدامی جدید؛ سوالات اصول فقه آزمون وکالت 1391 توسط این وبلاگ با تاکید بیشتر به منابع اصیل اصول فقه شیعه که به زبان عربی می‌باشند تحلیل گردید؛ چرا که تحلیل مباحث اصول فقه بدون توجه به منابع اصیل شیعه و اهل سنت و اکتفا به متون فارسی عملی صحیح و شایسته ای نیست. البته این به این بدان معنا نیست که در این تحلیل نظرات حقوق دانان مورد بررسی قرار نگرفته است؛ بلکه این تحلیل بر اساس پاسخ نهایی اسکودا صورت گرفته و چون اشخاص و موسسات حقوقی اشاره شده در پاسخنامه های خود مستند خود را کتب اصول فارسی معرفی کرده بودند، ذکر مجدد آن، کاری بیهوده بود 

حقيقت شرعيه

حقيقت شرعيه
حقيقت در برابرمجاز بر سه قسم است :حقيقت لغويه ،حقيقت عرفيه و حقيقت شرعيه .

شكي نيست كه ما مسلمانان از كلمه صلاه....به معناي امروزي نماز همين معناي شرعيه را مي فهميم و شكي نيست كه در اين كه اين معاني شرعيه ،يك سلسه معانيجديد  هستند كه عربهاي دوران جاهليت و قبل از اسلام هيچگونه انس و آشنايي با اين معاني (مثلا صلاه به معناي نماز نه دعا)نداشته بلكه اين الفاظ بعد از اسلام از معاني اغويه به سوي اين معاني نقل داده شده اند (صلاه به معناي دعا اه صلاه به معناي نماز )محا نزاع و اختلاف در اين است كه آيا نقل اين الفاظ از معاني لغويه به معاني شرعيه و حقيقت شدن اينها در اين معاني در عصر خود شارع مقدس بوده كه حقيقت شرعيه ثابت شود يا در عصر متشرعيه در اثر كثرت استعمال در اين معاني جديد حقيقت شده اند و اگر هم در زمان شارع در اين معاني شرعيه بكار رفته اند به كمك قرينه و مجازا در اين معاني جديد استعمال شده اند .

 
ثمره اين بحث
ثمره نزاع در بحت حقيقت شرعيه در الفاظي پيدا ميشود كه بدون قرينه در كلام شارع وارد شده است و فرقي نمي كند كه در قرآن باشد يا در سنت بنا بر قول اول (كه بپذيريم حقيقت شرعيه وجود دارد)اين الفاظ هر گاه بدون قرينه بكار رود بر معاني شرعي وجديد آنها حمل ميشوند و بنا بر قول دوم (كه بپذيريم حقيقت متشرعيه وجود دارد)اين الفاظ بر معاني لغوي حمل مي شد يا اينكه در آنها قائل به توقف مي شويم معني نه در معناي شرعيه حمل ميشوند و نه بر معاني آنها ،چون معلوم است كه وقتي حقيقت شرعيه در زمان پيامبر اكرم (ص)ثابت نشود در اين صورت اين معاني اصطلاحي جديد در زمان حضرت  رسول ا... (ص)دست كم مجاز مشهود خواهند بود مثلا در حديث (اذا رايتم الهلال فصلوا )اگر قائل به حقيقت شرعيه باشيم چون افظ صلاه در لسان شارع مقدس بكار رفته است ما نمي دانيم كه معناي لغوي را اراده كرده يا معناي شرعي را قرينه هم نداريم اگر قائل به قبول حقيقت شرعيه باشيم اين لفظ را حمل بر معاني شرعيه ومي گوييم منظور و نيت رسول ا... (ص)از صل همين نماز به عبارت است يعني ماه را ديدي دو ركعت نماز بر تو واجب است و اگر قائل به نبوت حقيقت شرعيه نشويم دو راه پيش روي ما است

ادامه نوشته

اشتراک معنوی

اشتراک معنوی: اشتراک افراد یک معنای حقیقی در یک واژه را اشتراک معنوی می گوییم.  مثلا واژه انسان بر تمامی افرادش صادق است

مفهوم موافق

مفهوم موافق یعنی برداشت از منطوق که حکم آن موافق حکم منطوق است. به عبارتی در مفهوم موافق ،حکم به منطوق یا اصل به مفهوم یا فرع سرایت میکند. به همین خاطر به مفهوم موافق، قیاس نیز میگویند.